جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

الإمام زین العابدین علیه السلام

0
0
707

ـ في كِتابِهِ إلی مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ الزُّهرِيِّ يَعِظُهُ ـ: كَفانَا اللّه ُ وإيّاكَ مِنَ الفِتَنِ ورَحِمَكَ مِنَ النّارِ، فَقَد أصبَحتَ بِحالٍ يَنبَغي لِمَن عَرَفَكَ بِها أن يَرحَمَكَ، فَقَد أثقَلَتكَ نِعَمُ اللّه ِ بِما أصَحَّ من بَدَنِكَ وأطالَ مِن عُمُرِكَ، وقامَت عَلَيكَ حُجَجُ اللّه ِ بِما حَمَّلَكَ مِن كِتابِهِ، وفَقَّهَكَ فيهِ مِن دينِهِ، وعَرَّفَكَ مِن سُنَّةِ نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله، فَرَضِيَ لَكَ في كُلِّ نِعمَةٍ أنعَمَ بِها عَلَيكَ، وفي كُلِّ حُجَّةٍ اِحتَجَّ بِها عَلَيكَ الفَرضَ بِما قَضی، فَما قَضی إلاَّ ابتَلی شُكرَكَ في ذلِكَ وأبدی فيهِ فَضلَهُ عَلَيكَ، فَقالَ: «لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ولَئِن كَفَرتُم إنَّ عَذابي لَشَديدٌ ». فَانظُر أيَّ رَجُلٍ تَكونُ غَدًا إذا وَقَفتَ بَينَ يَدَيِ اللّه ِ فَسَأَلَكَ عَن نِعَمِهِ عَلَيكَ كَيفَ رَعَيتَها ؟ وعَن حُجَجِهِ عَلَيكَ كَيفَ قَضَيتَها ؟ ولا تَحسَبَنَّ اللّه َ قابِلاً مِنكَ بِالتَّعذيرِ ولا راضِيًا مِنكَ بِالتَّقصيرِ، هَيهاتَ هَيهاتَ ! لَيسَ كَذلِكَ، أخَذَ عَلَی العُلَماءِ في كِتابِهِ إذ قالَ: «لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنّاسِ ولا تَكتُمونَهُ ». وَاعلَم أنَّ أدنی ما كَتَمتَ وأخَفَّ مَا احتَمَلتَ أن آنَستَ وَحشَةَ الظّالِمِ وسَهَّلتَ لَهُ طَريقَ الغَيِّ بِدُنُوِّكَ مِنهُ حينَ دَنَوتَ وإجابَتِكَ لَهُ حينَ دُعيتَ، فَما أخوَفَني أن تَكونَ تَبوءُ بِإِثمِكَ غَدًا مَع الخَوَنَةِ، وأن تُسأَلَ عَمّا أخَذتَ بِإِعانَتِكَ عَلی ظُلمِ الظَّلَمَةِ، إنَّكَ أخَذتَ ما لَيسَ لَكَ مِمَّن أعطاكَ، ودَنَوتَ مِمَّن لَم يَرُدَّ عَلی أحَدٍ حَقًّا ولَم تَرُدَّ باطِلاً حينَ أدناكَ، وأحبَبتَ (وأجَبتَ ـ خ ل) مَن حادَّ اللّه َ. أوَلَيسَ بِدُعائِهِ إيّاكَ حينَ دَعاكَ جَعَلوكَ قُطبًا أداروا بِكَ رَحی مَظالِمِهِم، وجِسرًا يَعبُرونَ عَلَيكَ إلی بَلاياهُم، وسُلَّمًا إلی ضَلالَتِهِم ؟! داعِيًا إلی غَيِّهِم، سالِكًا سَبيلَهُم، يُدخِلونَ بِكَ الشَّكَّ عَلَی العُلَماءِ، ويَقتادونَ بِكَ قُلوبَ الجُهّالِ إلَيهِم، فَلَم يَبلُغ أخَصُّ وُزَرائِهِم ولا أقوی أعوانِهِم إلاّ دونَ ما بَلَغتَ مِن إصلاحِ فَسادِهِم وَاختِلافِ الخاصَّةِ وَالعامَّةِ إلَيهِم، فَما أقَلَّ ما أعطَوكَ في قَدرِ ما أخَذوا مِنكَ ؟! وما أيسَرَ ما عَمَروا لَكَ فَكَيفَ ما خَرَّبوا عَلَيكَ ؟! فَانظُر لِنَفسِكَ فَإِنَّهُ لا يَنظُرُ لَها غَيرُكَ، وحاسِبها حِسابَ رَجُلٍ مَسؤولٍ. وَانظُر كَيفَ شُكرُكَ لِمَن غَذّاكَ بِنِعَمِهِ صَغيرًا وكَبيرًا ؟ فَما أخوَفَني أن تَكونَ كَما قالَ اللّه ُ في كِتابِهِ: «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ وَرِثُوا الكِتابَ يَأخُذونَ عَرَضَ هذَا الأَدنی ويَقولونَ سَيُغفَرُ لَنا ». إنَّكَ لَستَ في دارِ مُقامٍ، أنتَ في دارٍ قَد آذَنَت بِرَحيلٍ، فَما بَقاءُ المَرءِ بَعدَ قُرَنائِهِ ؟! طوبی لِمَن كانَ فِي الدُّنيا عَلی وَجَلٍ، يا بُؤسَ لِمَن يَموتُ وتَبقی ذُنوبُهُ مِن بَعدِهِ ! اِحذَر فَقَد نُبِّئتَ. وبادِر فَقَد اُجِّلتَ. إنَّكَ تُعامِلُ مَن لا يَجهَلُ. وإنَّ الَّذي يَحفَظُ عَلَيكَ لا يَغفُلُ. تَجَهَّز فَقَد دَنا مِنكَ سَفَرٌ بَعيدٌ، وداوِ ذَنبَكَ فَقَد دَخَلَهُ سُقمٌ شَديدٌ. ولا تَحسَب أنّي أرَدتُ تَوبيخَكَ وتَعنيفَكَ وتَعييرَكَ، لكِنّي أرَدتُ أن يَنعَشَ اللّه ُ ما (قَد) فاتَ مِن رَأيِكَ ويَرُدَّ إلَيكَ ما عَزَبَ مِن دينِكَ، وذَكَرتُ قَولَ اللّه ِ تَعالی في كِتابِهِ: «وذَكِّر فَإِنَّ الذِّكری تَنفَعُ المُؤمِنينَ ». أغفَلتَ ذِكرَ مَن مَضی مِن أسنانِكَ وأقرانِكَ، وبَقيتَ بَعدَهُم كَقَرنٍ أعضَبَ. اُنظُر هَلِ ابتُلُوا بِمِثلِ مَا ابتُليتَ ؟ أم هَل وَقَعوا في مِثلِ ما وَقَعتَ فيهِ ؟ أم هَل تَراهُم ذَكرتَ خَيرًا أهمَلوهُ وعَلِمتَ شَيئًا جَهِلوهُ ؟ بَل حَظيتَ بِما حَلَّ مِن حالِكَ في صُدورِ العامَّةِ وكَلَفِهِم بِكَ، إذ صاروا يَقتَدونَ بِرَأيِكَ ويَعمَلونَ بِأَمرِكَ؛ إن أحلَلتَ أحَلّوا وإن حَرَّمتَ حَرَّموا، ولَيسَ ذلِكَ عِندَكَ، ولكِن أظهَرَهُم عَلَيكَ رَغبَتُهُم فيما لَدَيكَ، [ و]ذَهابُ عُلَمائِهِم وغَلَبَةُ الجَهلِ عَلَيكَ وعَلَيهِم، وحُبُّ الرِّئاسَةِ وطَلَبُ الدُّنيا مِنكَ ومِنهُم. أما تَری ما أنتَ فيهِ مِنَ الجَهلِ وَالغِرَّةِ ومَا النّاسُ فيهِ مِنَ البَلاءِ وَالفِتنَةِ ؟! قَدِ ابتَلَيتَهُم وفَتَنتَهُم بِالشُّغلِ عَن مَكاسِبِهِم مِمّا رَأَوا، فَتاقَت نُفوسُهُم إلی أن يَبلُغوا مِنَ العِلمِ ما بَلَغتَ، أو يُدرِكوا بِهِ مِثلَ الَّذي أدرَكتَ، فَوَقَعوا مِنكَ في بَحرٍ لايُدرَكُ عُمقُهُ، وفي بَلاءٍ لايُقدَرُ قَدرُهُ، فَاللّه ُ لَنا ولَكَ وهُوَ المُستَعانُ. أمّا بَعدُ، فَأَعرِض عَن كُلِّ ما أنتَ فيهِ حَتّی تَلحَقَ بِالصّالِحينَ، الّذينَ دُفِنوا في أسمالِهِم، لاصِقَةً بُطُونُهُم بِظُهورِهِم، لَيسَ بَينَهُم وبَينَ اللّه ِ حِجابٌ، ولا تَفتِنُهُمُ الدُّنيا ولا يُفتَنونَ بِها، رَغِبوا فَطَلَبوا فَما لَبِثوا أن لَحِقوا. فَإِذا كانَتِ الدُّنيا تَبلُغُ مِن مِثلِكَ هذَا المَبلَغَ ـ مَعَ كِبَرِ سِنِّكَ ورُسوخِ عِلمِكَ وحُضورِ أجَلِكَ ـ فَكَيفَ يَسلَمُ الحَدَثُ في سِنِّهِ، الجاهِلُ في عِلمِهِ، المَأفونُ في رَأيِهِ، المَدخولُ في عَقلِهِ ؟! إنّا للّه ِِ وإنّا إلَيهِ راجِعونَ. عَلی مَنِ المُعَوَّلُ ؟ وعِندَ مَنِ المُستَعتَبُ ؟ نَشكو إلَی اللّه ِ بَثَّنا وما نَری فيكَ، ونَحتَسِبُ عِندَ اللّه ِ مُصيبَتَنا بِكَ. فَانظُر كَيفَ شُكرُكَ لِمَن غَذّاكَ بِنِعَمِهِ صَغيرًا وكَبيرًا ؟ وكَيفَ إعظامُكَ لِمَن جَعَلَكَ بِدينِهِ فِي النّاسِ جَميلاً ؟ وكَيفَ صِيانَتُكَ لِكِسوَةِ مَن جَعَلَكَ بِكِسوَتِهِ فِي النّاسِ سَتيرًا ؟ وكَيفَ قُربُكَ أو بُعدُكَ مِمَّن أمَرَكَ أن تَكونَ مِنهُ قَريبًا ذَليلاً ؟ ما لَكَ لا تَنتَبِهُ مِن نَعسَتِكَ وتَستَقيلُ مِن عَثرَتِكَ ؟! فَتَقولَ: وَاللّه ِ ما قُمتُ للّه ِِ مَقامًا واحِدًا أحيَيتُ بِهِ لَهُ دينًا أو أمَتُّ لَهُ فيهِ باطِلاً، فَهذا شُكرُكَ مَنِ استَحمَلَكَ (استَعمَلَكَ ـ خ ل) ! ما أخوَفَني أن تَكونَ كَمَن قالَ اللّه ُ تَعالی في كِتابِهِ: «أضاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوفَ يَلقَونَ غَيًّا »اِستَحمَلَكَ كِتابَهُ وَاستَودَعَكَ عِلمَهُ فَأَضَعتَها، فَنَحمَدُ اللّه َ الَّذي عافانا مِمَّا ابتَلاكَ بِهِ، وَالسلام.

امام سجاد علیه السلام ـ در اندرزنامه اش به محمّد بن مسلم زهری ـ : خداوند، ما و تو را از فتنه ها نگهدارد و بر تو، از آتش [دوزخ] رحم كند؛ زیرا تو اینك به حالی در افتاده ای كه هركس تو را بدین حال بیند، سزد كه بر تو رحم آورد. چه، نعمتهای خداوند تو را سنگین بار ساخته كه تنی سالم و عمری دراز ارزانی ات داشته است. حجّت های او، بر تو تمام گشته است، بدان سبب كه بار كتابش را، بر دوش تو نهاده [قرآن را می شناسی] و تو را در دینش، فقیه و آگاه ساخته و سنّت پیامبرش محمّد صلی الله علیه و آلهرا، به تو شناسانده است. در هر نعمتی كه به تو ارزانی داشته و در هر حجّتی كه بدان وسیله، برایت حجّت آورده، فریضه ای بر تو واجب گردانیده است و مرادش جز این نیست كه سپاسگزاری تو را در آن بیازماید و تفضّلی را كه به تو نموده، آشكار گرداند و فرموده است:«اگر سپاس بگزارید، بی گمان [نعمت] شما را افزون گردانم و اگر ناسپاسی كنید، به راستی كه عذاب من بسی سخت است». پس، بنگر كه فردای قیامت چگونه مردی خواهی بود، آن گاه كه در پیشگاه خداوند بایستی و او از نعمتهایش بر تو، بپرسد كه آنها را چگونه پاس داشتی؟! و از حجّت هایش بر تو بازخواستت كند كه آنها را چگونه به جای آوردی؟! هرگز مپنداركه خداوند از تو عذر و بهانه ای خواهد پذیرفت و یا به كوتاهی كردنهای تو رضایت خواهد داد. هیهات، هیهات! نه چنین است. او در كتاب خویش از علما پیمان گرفته، آن جا كه فرموده است:«باید آن [حقایق قرآن] را برای مردم بیان كنید و آن را كتمان مكنید». بدان كه كمترین حقیقتی را كه كتمان كرده ای و سبكترین باریرا كه بر دوش داری، این است كه با نزدیك شدنت به ستمگر و پذیرش دعوت او، آن گاه كه تو را دعوت كرد، مونس تنهایی ستمگرشدی وراه گمراهی را برایش سهل وهموار ساختی. وه چه می ترسم كه فردا [ی قیامت] همراه خیانت كاران به كیفر گناهت گرفتارآیی واز آن چه در برابر یاری رساندنت به ستم ستمگران گرفته ای، بازخواست شوی؛ تو چیزی را از كسی كه به تو بخشیده است، گرفته ای كه از آنِ تو نیست وبه كسی نزدیك شده ای كه حقّ احدی را نپرداخته است و تو نیز از زمانی كه به او نزدیك گشته ای، از باطلی جلوگیری نكرده ای. تو كسی را به دوستی گرفته ای كه با خدا به دشمنی و مخالفت برخاسته است، آیا نه این است كه با دعوت او از تو، آن گاه كه تو را [به همكاری] دعوت كرد، تو را محوری برای به چرخش درآوردن آسیاب ستمگریهایشان قرار دادند و پلی برای عبور به سوی بلا آفرینی هایشان و نردبانی برای ضلالتشان و مبلّغ گمراهی آنان و پوینده راهشان؟! به واسطه تو كاری كرده اند كه مسلمانان به علما [ی راستین]نیز به دیده شكّ و بدگمانی بنگرند و به وسیله تو دلهای نادانان را به دنبال خود می كشانند؛ [حتّی] مقربّترین وزیران و نیرومندترین یاران آنها هم در درست جلوه دادن تباهكاری های آنان و كشاندن مردم، از خاصّ و عام به سوی آنان به پای تو نرسیدند. چه اندك است آن چه به تو دادند، در مقایسه با آن چه از توگرفتند؟! وچه ناچیز است آن چه [از دنیا] برایت آبادساختند؟! وچه عظیم است آن چه از تو ویران ساختند [خانه ایمان و آخرتت را]؟! پس مراقب نفس خود باش كه كسی جز تو آن را نپاید و چونان مردی مسؤول، به حساب نفست رسیدگی كن. بنگر كه چگونه از كسی كه تو را در خُردی و بزرگیت با نعمتهایش پرورانده، سپاس می گزاری؟ وه چه می ترسم كه تو آن گونه باشی كه خداوند در كتابش فرموده است:«پس، بعد از آنان، جانشینانی وارث كتاب (آسمانی) شدند كه متاع این دنیای پست را می گیرند و می گویند: بخشیده خواهیم شد»تو در سرای ماندگاری نیستی؛ تو در سرایی هستی كه بانگ رحیل سر داده است؛ مگر انسان پس از همگنانش (كه رفته اند) چه اندازه می زِیَد؟! خوشا به حال كسی كه در دنیا، هراسناك به سر برد و بدا به حال آن كسی كه بمیرد و پس از او، گناهانش بماند. بر حذر باش، زیرا خبردار شده ای و بشتاب، زیرا مهلتت محدود است. تو با كسی معامله می كنی كه نادان نیست و آن كه مراقب توست [لحظه ای] غافل نمی شود. آماده شو، زیرا كه سفری دور و دراز به تو نزدیك شده است و [درد]گناهت را درمان كن زیرا كه مرضی سخت به جانت راه یافته است. گمان مبر كه قصدم توبیخ و سرزنش و نكوهش كردن توست، بلكه می خواهم خداوند، اندیشه از دست رفته ات را جان دهد و دین از كف رفته ات را به تو باز گرداند و این سخن خدای متعال در كتابش را یادآور شوم كه فرموده است:«یادآوری كن كه یادآوری، مؤمنان را سود می بخشد». تو یاد آن عده از همسالان و همگنانت را كه رفته اند به دست غفلت سپرده ای و پس از آنان، چونان تك شاخ قوچی هستی كه شاخ دیگرش شكسته است [تنها و بی یاور مانده ای] بنگر كه آیا آنان نیز به همان بلایی گرفتار شدند كه تو شده ای؟ یا آیا آنها هم در همان مهلكه ای افتادند كه تو افتاده ای؟ و یا آیا فكر می كنی خیری را یادآور شده ای كه آنان فروگذاشتند و چیزی را می دانی كه آنان نمی دانستند؟ [نه چنین است]بلكه تو از مقام و منزلتی بهره مند گشته ای كه سبب شده است تا در دلهای توده مردم جای گیری و به تو عشق ورزند؛ از اندیشه ات پیروی می كنند و فرمان تو را به كار می بندند؛ اگر تو چیزی را روا شماری، آنان نیز روایش می شمارند و اگر چیزی را ناروا دانی، آنها نیز آن را ناروا می دانند، حال آن كه تو از این شایستگی برخوردار نیستی، امّا علاقه آنان به آن چه تو داری [علم و دانش] و از دست رفتن علمایشان و چیره آمدن جهل و نادانی بر تو و برایشان و ریاست طلبی و دنیاخواهی تو و آنان، باعث شده است تا از تو پشتیبانی و پیروی كنند. آیا نمی بینی كه تو خود گرفتار چه جهل و غفلتی شده ای و مردم دچار چه بلا و فتنه ای گشته اند؟! بی گمان تو آنان را گرفتار كرده ای و به فتنه درافكنده ای و از كار و زندگی بازشان داشته ای؛ زیرا همه مشتاق آنند كه در علم و دانش به پایه تو برسند، یا به مانند آن چه تو دست یافته ای، دست یابند، از این رو، به واسطه تو به دریایی كه ژرفایش ناپیداست و به بلایی كه اندازه اش نامعلوم است در افتادند. خدا به داد ما و تو برسد و اوست كه دست مدد به سویش دراز می شود. پس اینك از این وضعی كه داری، روی بگردان تا بدان شایستگانی بپیوندی كه در جامه های ژنده و فرسوده خویش مدفون گشته اند، شكمهایشان [از شدّت گرسنگی و روزه داری] به پشتهایشان چسبیده، میان آنان و خداوند حجابی نیست، دنیا فریبشان ندهد و آنها نیز فریفته دنیا نشوند، خواستند و طلبیدند و دیرینپایید كه [به خواسته اخروی خود]رسیدند. وقتی دنیا با چون تویی كه سالخورده و دانشمند و دم مرگ هستی چنین كند، پس جوان نورسته ای كه از دانش بی بهره است و اندیشه ای ناپخته و خردی ناقص دارد، چگونه ایمن ماند؟! اناللّهو انا الیه راجعون. به كه باید تكیه كرد؟ و از چه كسی باید عذر خواست؟ از اندوه خود و وضعی كه در تو می بینیم به خدا شِكوه می كنیم و مصیبتی را كه به واسطه تو بر ما وارد شده است به حساب خدا می گذاریم. پس بنگر كه سپاسگزاری تو از كسی كه در خردی و بزرگیت تو را با نعمتهایش پرورده، چگونه است؟ و كسی را كه به واسطه دینش، تو را در میان مردم خوشنام كرده است، چگونه بزرگ می داری؟ و از خلعت كسی كه با پوشاندن آن بر قامت تو، تو را در میان مردم پوشیده [و آبرومند] داشته است، چگونه نگهداری می كنی؟ و نزدیكی یا دوری تو از كسی كه به تو فرمان داده است خود را به او نزدیك كنی و در برابرش خوار و فروتن باشی، تا چه حدّ است؟ تو را چه شده كه از خواب (غفلت) خود بیدار نمی شوی و از لغزشت توبه نمی كنی و بگویی: به خدا سوگند كه من حتی یك بار هم برای خدا به زنده كردن [حكمی از احكام] دین او و میراندن باطلی اقدام نكردم؛ زیرا همین، خود، سپاسگزاری تو از كسی است كه این بار [دانش] را بر دوش تو نهاده [به كارت گرفته]است! چقدر می ترسم كه تو از آنانی باشی كه خداوند متعال در كتابش فرموده است:«نماز را تباه ساختند واز خواهشهای نفسانی پیروی نمودند، پس زودا كه كیفر گمراهی را بیابند». خداوند، كتابش را بر دوش تو نهاد و عملش را به امانت، نزد تو سپرد، اما تو آن را تباه كردی. خدای را سپاس و ستایش می گوییم كه ما را از آن چه تو را بدان گرفتار ساخت، به سلامت داشت، والسلام.

منبع: إبراهیم: 7. / آل عمران: 187. / الأعراف: 169. / الذاریات: 55. / كَلِف بالشیء كَلَفًا وكُلفةً فهو كلِف ومكلّف: لهج به، كلِف بها أشدّ الكَلَف أی أحبّها. الكَلَف: الولوع بالشیء مع شغل قلب ومشقّة. (لسان العرب: 9 / 307). / مریم: 59. / تحف العقول: 274.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری