Whatever you're up to, you'd better put it on the back burner.
It looks like we're gonna be doing Mark's job, too. You won't
believe what's up.
to be up to something یعنی قرار ه یه کاری انجام بدم.
to put it on the back burner یعنی به تعویق انداختن چیزی. burner همون شعله اجاق گاز هستش. مخالف این اصطلاح هم میشه to put it on the front burner.
what's up یعنی چه خبر.
So, give me the lowdown.
lowdown یعنی تمام داستان، هر اتفاقی که افتاده.
Mark is in with the boss getting chewed out for calling in sick
again. I'm telling you, the guy gets ripped just about every night
and then can't make it in to work the next day. And when he
does, he keeps screwing up.
to chew someone out یعنی کسی را مواخذه کردن.
to call in sick یعنی آدم زنگ بزنه سر کارش و بگه من مریضم و نمی تونم بیام.
ripped یعنی مست.
to make it in to somewhere یعنی رفتن به یه جایی.
to screw up یعنی گند زدن، کاری را خراب کردن.
He can't even cut it when he's stone sober.
to cut it یعنی مناسب بودن برای چیزی.
stone sober یعنی کاملا هوشیار، مست نبودن.
Well, if he doesn't clean up his act soon, he's going to get
himself canned.
to clean up your act یعنی آدم خودش رو جمع و جور کنه، رفتارش رو درست کنه.
to can someone یعنی کسی را اخراج کردن.
Man, I'm such a wimp that if I downed as much booze as he
does, I'd. be barfing my guts up .nonstop.
a wimp یعنی یک آدم ضعیف.
to down something یعنی سر کشیدن چیزی، نوشیدن چیزی.
booze یعنی الکل.
to barf your guts up یعنی استفراغ کردن.
I hear ya', not to mention being zoned the next day, too. The
thing that gets me is that when Mark drinks, he flies otT the
handle and starts mouthing off at everyone, then doesn't have a
clue why people are ticked off at him the next day.
I hear you یعنی درست میگی.
to be zoned یعنی مست بودن.
to get someone یعنی کسی را اذیت کردن.
to fly off the handle یعنی از کوره در رفتن و عصبانی شدن.
to mouth off at someone یعنی هر چی آدم از دهنش دربیاد به کسی بگه.
to have clue about something یعنی درباره چیزی اطلاعات داشتن.
to be ticked off یعنی عصبانی شدن.
هر کاری که قراره انجام بدی بهتره بندازیش عقب. انگار ما قراره کار مارک رو هم انجام بدیم. باورت نمیشه چه خبره.
پس داستانو بگو.
مارک پیش صابکاره و داره دوباره به خاطر این که زنگ گفتم مریضم داره سرزنش میشه. ببین این بشر تقریبا هر شب مست میکنه و بعد روز بعد نمیتونه بیاد سر کار. و وقتی میاد مدام گند میزنه.
حتی وقتی هم کاملا هوشیار نمیتونه خوب باشه.
خواب اگر هر چه زودتر خودش رو جمع و جور نکنه باعث اخراج خودش میشه.
پسر آدم ضعیفیم و اگر اندازه اون الکل بخورم مدام دل و رودم میریزه بیرون.
درست میگی البته ناگفته نمونه که روز بعد هم مست بکنه. چیزی که اعصاب من رو خورد میکنه اینه که وقتی مارک نوشیدنی میخوره از کوره در میره و به هر هر چی از دهنش درمیاد میگه و بعد روز بعد اصلا نمیدونه چرا همه از دستش عصبانین.