تخمگذار
licenseمعنی کلمه تخمگذار
معنی واژه تخمگذار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | oviparous, laying | ||
عربی | بياض | ||
ترکی | yumurtlama | ||
فرانسوی | la ponte | ||
آلمانی | eiablage | ||
اسپانیایی | la puesta de huevos | ||
ایتالیایی | deposizione delle uova | ||
مرتبط | تخم گذار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تخمگذار" به معنای موجودی است که تخم میگذارد، و در زبان فارسی به صورت صحیح باید با توجه به قواعد نگارشی و نحوی نوشته شود. در ادامه چند نکته راجع به این کلمه آورده شده است:
با رعایت این نکات میتوانید این کلمه را به صورت صحیح و مناسب در متون خود استفاده کنید. | ||
واژه | تخمگذار | ||
معادل ابجد | 1961 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | toxmgozār | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت فاعلی) (زیستشناسی) | ||
آواشناسی | toxmgozAr | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی تخمگذار | ||
پخش صوت |
جانوری که تخم بگذارد و بهوسیلۀ تخم تولیدمثل کند. کلمه "تخمگذار" به معنای موجودی است که تخم میگذارد، و در زبان فارسی به صورت صحیح باید با توجه به قواعد نگارشی و نحوی نوشته شود. در ادامه چند نکته راجع به این کلمه آورده شده است: نحوه نوشتار: کلمات ترکیبی مثل "تخمگذار" معمولاً با حروف وسط (مانند "بد" در "تخمگذار") جداسازی میشوند. پس نوشتار صحیح آن همان "تخمگذار" است. نقطهگذاری: در متون رسمی و نوشتاری، باید به استفاده صحیح از فاصلهها و نقطهگذاری توجه شود. آوایی و تلفظ: توجه به تلفظ صحیح کلمه اهمیت دارد؛ معمولاً این کلمه به صورت "takhm-gozar" تلفظ میشود. جمعسازی: اگر بخواهید این کلمه را جمع ببندید، میتوانید از "تخمگذاران" استفاده کنید. با رعایت این نکات میتوانید این کلمه را به صورت صحیح و مناسب در متون خود استفاده کنید.
oviparous, laying
بياض
yumurtlama
la ponte
eiablage
la puesta de huevos
deposizione delle uova
تخم گذار