آهنگذار
licenseمعنی کلمه آهنگذار
معنی واژه آهنگذار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | song | ||
عربی | أغنية، النشيد، غناء، تغريد، قصيدة، شدو، ترتيل، شعر، فن الغناء، رد فعل عنيف، مبلغ ضئيل، ثمن بخس، لحن لقصيدة غنائية | ||
ترکی | demir adam | ||
فرانسوی | homme de fer | ||
آلمانی | ironman | ||
اسپانیایی | hombre de acero | ||
ایتالیایی | uomo di ferro | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آهنگذار" یک واژه مرکب است که از دو بخش "آهن" و "گذار" تشکیل شده است. در نگارش این کلمه و استفاده درست از آن، نکات زیر را باید رعایت کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "آهنگذار" به درستی و با اطمینان استفاده کنید. | ||
واژه | آهنگذار | ||
معادل ابجد | 977 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | 'āhangozār | ||
ترکیب | (صفت) [قدیمی] | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی آهنگذار | ||
پخش صوت |
۱. آنکه تیر و مانند آن را از آهن بگذراند. کلمه "آهنگذار" یک واژه مرکب است که از دو بخش "آهن" و "گذار" تشکیل شده است. در نگارش این کلمه و استفاده درست از آن، نکات زیر را باید رعایت کنید: فاصلهگذاری: در کلمات مرکب مانند "آهنگذار"، معمولاً از علامت ترکیب (همانند "-" یا "ـ") برای به هم پیوستن اجزای کلمه استفاده میشود. این کار کمک میکند تا خواننده به راحتی اجزای واژه را شناسایی کند. نوشتار صحیح: اطمینان حاصل کنید که کلمه را دقیقاً به شکل "آهنگذار" بنویسید، و از نوشتن آن به شکلهای اشتباه مانند "آهن گذار" یا "آهنگذار" بدون خط فاصله پرهیز کنید. معنی کلمه: "آهنگذار" به معنای کسی است که آهن را به کار میبرد یا آهن را به مکان خاصی میگذارد. این واژه معمولاً در زمینههای صنعتی و مهندسی، بهخصوص در صنعت ساختمانسازی و فولاد، به کاربرده میشود. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "آهنگذار" به درستی و با اطمینان استفاده کنید.
۲. [مجاز] قوی؛ نیرومند: ♦ شمار سپه آمدش صدهزار / همه شیرمردان آهنگذار (فردوسی۲: ۸۴۶).
۳. هر چیز که ازآهن بگذرد: تیغ آهنگذار: ♦ کجا تیغ و ژوپین آهنگذار / کجا نیزه و گرزۀ گاوسار (فردوسی: ۳/۳۸۸).
song
أغنية، النشيد، غناء، تغريد، قصيدة، شدو، ترتيل، شعر، فن الغناء، رد فعل عنيف، مبلغ ضئيل، ثمن بخس، لحن لقصيدة غنائية
demir adam
homme de fer
ironman
hombre de acero
uomo di ferro