پیگذار
licenseمعنی کلمه پیگذار
معنی واژه پیگذار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | follow | ||
عربی | تابع، تعقب، تبع، امتثل، ولى، أدرك، رافق، قلد، حاول تقليده، لاحق، إتبع | ||
ترکی | temel | ||
فرانسوی | fondation | ||
آلمانی | stiftung | ||
اسپانیایی | base | ||
ایتالیایی | fondazione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پیگذار" در زبان فارسی به معنای "بنیانگذار" یا "اصولگذار" است و معمولاً به فرد یا مجموعهای اشاره دارد که آغازگر یا پایهگذار یک تغییر، حرکت یا نهاد جدید باشد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
همچنین، استفاده از این کلمه در متنهای نگارشی باید با دقت و درستی صورت گیرد تا مفاهیم به درستی منتقل شوند. | ||
واژه | پیگذار | ||
معادل ابجد | 933 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | peygozār | ||
ترکیب | (صفت) [قدیمی] | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی پیگذار | ||
پخش صوت |
پیگذارنده؛ پایهگذار؛ بنیانگذار. کلمه "پیگذار" در زبان فارسی به معنای "بنیانگذار" یا "اصولگذار" است و معمولاً به فرد یا مجموعهای اشاره دارد که آغازگر یا پایهگذار یک تغییر، حرکت یا نهاد جدید باشد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نوشتار: "پیگذار" با خط فاصله (هیچ فضایی بین پی و گذار) نوشته میشود. این نشانگر آن است که این کلمه از دو بخش تشکیل شده است. تلفظ: تلفظ این کلمه به شکل "پیگذار" است. در آن، "پی" به صورت جدا و با وزن خاص خود تلفظ میشود. کاربرد: این کلمه عمدتاً به عنوان اسم استفاده میشود و میتوان آن را در جملات به عنوان فاعل، مفعول و ... به کار برد. مثلاً: جمعسازی: برای جمعبندی این کلمه میتوان از "پیگزاران" استفاده کرد. مثلاً: استفاده در متون رسمی و غیررسمی: این کلمه در متون علمی، ادبی و رسمی بیشتر استفاده میشود و در گفتگوهای غیررسمی ممکن است کمتر شنیده شود. همچنین، استفاده از این کلمه در متنهای نگارشی باید با دقت و درستی صورت گیرد تا مفاهیم به درستی منتقل شوند.
follow
تابع، تعقب، تبع، امتثل، ولى، أدرك، رافق، قلد، حاول تقليده، لاحق، إتبع
temel
fondation
stiftung
base
fondazione