ستارهپیشانی
licenseمعنی کلمه ستارهپیشانی
معنی واژه ستارهپیشانی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | star forehead | ||
عربی | جبين النجمة | ||
ترکی | yıldız alın | ||
فرانسوی | front étoilé | ||
آلمانی | sternstirn | ||
اسپانیایی | frente de estrella | ||
ایتالیایی | fronte a stella | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ستارهپیشانی" یک واژه مرکب در زبان فارسی است که از دو بخش "ستاره" و "پیشانی" تشکیل شده است. در نوشتن و نگارش این کلمه، توجه به نکات زیر ضروری است:
با رعایت این نکات، میتوانید این کلمه را به درستی و به طور مؤثر در نوشتههای خود به کار ببرید. | ||
واژه | ستارهپیشانی | ||
معادل ابجد | 1039 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
تلفظ | setārepišāni | ||
ترکیب | (صفت) [قدیمی، مجاز] | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی ستارهپیشانی | ||
پخش صوت |
۱. پیشانی سفید؛ دارای پیشانی درخشان: ♦ اگر به بام برآید ستارهپیشانی / چو ماه عید به انگشتهاش بنمایند (سعدی۲: ۴۳۰). کلمه "ستارهپیشانی" یک واژه مرکب در زبان فارسی است که از دو بخش "ستاره" و "پیشانی" تشکیل شده است. در نوشتن و نگارش این کلمه، توجه به نکات زیر ضروری است: حروفچینی: باید توجه داشت که این کلمه به صورت چسبیده نوشته میشود و بین دو بخش آن فاصله وجود ندارد. نحوه ترکیب: در ترکیب این کلمه، "ستاره" به عنوان مضاف و "پیشانی" به عنوان مضافالیه به کار رفته است. این به معنی ارتباط خاصی بین این دو جزء است. نوشتار صحیح: مطابق با قواعد فارسی، نوشتن آن به صورت "ستارهپیشانی" صحیح است و وجود حروف "" (تلیل) بین دو کلمه برای نشان دادن ترکیب آنها الزامی است. آوایی: به دلیل ترکیب دو بخش، تلفظ آن باید به صورت کامل و دقیق انجام شود؛ به این صورت که هر دو بخش واضح شنیده شوند. با رعایت این نکات، میتوانید این کلمه را به درستی و به طور مؤثر در نوشتههای خود به کار ببرید.
۲. خوشطالع.
star forehead
جبين النجمة
yıldız alın
front étoilé
sternstirn
frente de estrella
fronte a stella