جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sefid
white  |

سفید

معنی: ۱. از رنگ‌های ترکیبی شبیه رنگ برف یا شیر تازه.
۲. (صفت) هر چیزی که دارای این رنگ باشد.
۳. (صفت) [مجاز] روشن.
۴. (صفت) [مجاز] کسی که پوست سفید دارد.
۵. [مجاز] فاقد رنگ، نوشته یا نقش: کاغذ سفید.
۶. (موسیقی) نتی که از نظر زمانی برابر نصف نت گرد است.
1800 | 0
مترادف: آق، بياض، سپيد، سيمگون، شيري رنگ، نقره فام، نقره گون، سفيدپوست
متضاد: اسود، سياه رنگين پوست
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: spēt، مقابلِ سیاه] ‹اسفید، اسپید، سپید›
مختصات: (کن .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 154
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
white | blank , gray , silvery , hoary , snowy
عربی
أبيض | طاهر , أشيب , غير مؤذ , برئ , متشح بالبياض , اللون الأبيض , ملابس بيضاء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سفید" در زبان فارسی به عنوان صفت رنگی استفاده می‌شود و قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. استفاده به عنوان صفت: "سفید" معمولاً به عنوان یک صفت برای توصیف اسم‌ها به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • دیوار سفید
    • گل‌های سفید
  2. ماضی و مضارع: این کلمه به تنهایی یک فعل نیست، اما می‌توان آن را در جملات مختلف با افعال به کار برد:

    • دیوار را سفید کردند. (ماضی)
    • دیوار را سفید می‌کنند. (مضارع)
  3. ترکیب با اسم: "سفید" می‌تواند با اسم‌های مختلف ترکیب شود:

    • سفید برفی
    • سفید کننده
  4. قواعد جمع: در مواردی که به جمع اشاره می‌شود، "سفید" هم مانند سایر صفات می‌تواند به جمع تبدیل شود، اما معمولاً صفت تغییری نمی‌کند:

    • گربه‌های سفید
    • ماشین‌های سفید
  5. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی و ادبی، به دقت از این کلمه استفاده کنید و از غلط‌های املایی یا نگارشی پرهیز کنید.
    • در بعضی متون، می‌توان "سفید" را به شکل «سفید رنگ» نیز به کار برد، اما معمولا صفت به تنهایی کافی است.
  6. استفاده استعاری و مجازی: "سفید" ممکن است در متون ادبی به معنای پاکی، صداقت و خلوص نیز به کار رود.

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "سفید" به درستی در جملات و متون فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. برف در زمستان به رنگ سفید زمین را پوشانده بود.
  2. دیوارهای اتاقم را به رنگ سفید نقاشی کرده‌ام تا حس آرامش بیشتری به فضا بدهد.
  3. گل‌های سفید در باغ ما زیبایی خاصی به فصل بهار می‌بخشند.

واژگان مرتبط: خنگ، نانوشته، پوچ، خاکستری، پیر، کهنه، سفید مایل بخاکستری، سفید شونده، سیمین، براق، صاف، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده، برفی، پوشیده از برف، سفید همچون برف

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری