فرمانبردار
licenseمعنی کلمه فرمانبردار
معنی واژه فرمانبردار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت)
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
778
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
obedient | subordinate , obsequious , biddable , observing
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فرمانبردار" به معنی کسی است که از دستورات و فرمانهای دیگران تبعیت میکند. برای استفاده صحیح از این کلمه در جملات و متون فارسی، میتوان به موارد زیر توجه کرد:
1. شکل نوشتار:
- ایجاد فاصله: در نوشتار صحیح "فرمانبردار" باید از خط تیره بین "فرمان" و "بردار" استفاده شود.
- به صورت تکی: این کلمه یک اسم مرکب است و باید به عنوان یک واحد در نظر گرفته شود.
2. نوع کلمه:
- "فرمانبردار" یک اسم است و میتوان آن را به عنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه در جملات به کار برد.
3. صرف و نحوه استفاده:
- جمع: جمع آن به صورت "فرمانبرداران" است.
- قید: برای توصیف بیشتر میتوان از صفات مرتبط استفاده کرد؛ مثلاً: "فرمانبردار خوب"، "فرمانبردار مطیع".
4. نگارش رسمی:
- در نگارشهای رسمی و ادبی، بهتر است از کلمات و عبارات مرتبط با مفهوم "فرمانبرداری" برای گسترش متن استفاده شود.
5. مثال در جملات:
- او همیشه یک فرمانبردار عالی بوده است.
- فرمانبرداران گروه باید دستورات را به دقت اجرا کنند.
6. هممعناها:
- کلمات مرتبط با "فرمانبردار" عبارتاند از: مطیع، تابع، اطاعتکننده.
با رعایت این نکات، میتوانید بهدرستی و با دقت از کلمه "فرمانبردار" در متون خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او همیشه فرمانبردار مادرش بود و به نصایح او توجه میکرد.
- در یک تیم موفق، اعضای آن باید فرمانبردار و متعهد به اهداف مشترک باشند.
- فرمانبرداری از قوانین و مقررات، شرط اساسی برای برقراری نظم در جامعه است.