جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

spell  |

املا کردن

معنی: املاکردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اِکتاب . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). املال . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). مطلبی را تقریر و القا کردن تا دیگری بنویسد : دبیر پیش وی نشسته و نامه ای می نوشت و فضل املا همی کرد. (تاریخ بلعمی ). نامه ٔ فتح بخط عراقی و امیر املا کرده بود. (تاریخ بیهقی ). گفت این همه را املا این مرد کرده است . (تاریخ بیهقی ).
یک زمان ذکر دوست کرد بیان
ساعتی درس عشق کرد املا.
(منسوب بناصرخسرو).
انشا کندش روح و منقح کندش عقل
گردون کند املا و زمانه کند اصغا.
مسعودسعد.
گوشوَر یک بار خندد کر دوبار
چونکه لاغ املا کند یاری بیار.
مولوی (مثنوی ).
گر آن جمله را سعدی انشا کند
مگر دفتری دیگر املا کند.
سعدی .
ز دل مجموعه ای هر روز املا می توان کردن
ازین یک قطره خون صد نامه انشا می توان کردن .
صائب (از آنندراج ).
... ادامه
783 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 346
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
spell
عربی
فترة | سحر , فتنة , دوخة , نومة خفيفة , رقية , تهجى , وضح , قرأ ببطء يتهجى , تناوب العمل , إستراح فترة , تعلم التهجئة , يتهجى

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری