جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: تغیر کردن . [ ت َ غ َی ْ ی ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دگرگون شدن . برگردیدن . تبدیل یافتن : تا... منوچهربن قابوس ... آن عهد که او را بسته است ... نگاه دارد و چیزی از آن تغیر نکند، من دوست او باشم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 132). او خدایست تعالی ملک الملک قدیم که تغیر نکند ملکت جاویدانش . سعدی . تا نکند وفای تو در دل من تغیری چشم بخود نمیکنم تا چه رسد به دیگری . سعدی . 1- برافروخته شدن، تندي كردن، خشمگين شدن، خشم گرفتن، غضبناك شدن
2- دگرگون شدن، تغيير كردن، تغيير يافتن change, vary, revolve, range تغيير، تغير، تبديل، تقلب، صرافة، تنويع، سوق ألاوراق المالية، فائض القيمة المستحقة، قطع النقد الصغيرة، غيار من الملابس، تبدل، غير، تبادل، بدل، استبدل، قلب، نوع، إنتقل من، وجه، قرع الأجراس، غير موقفه، صرف ورقة نقدية، يتغير تغییر دادن، عوض کردن، عوض شدن، تبدیل کردن، تعویض کردن، بی ثبات کردن، دگرگون کردن، متنوع ساختن، دور زدن، چرخیدن، گردیدن، سیر کردن، گردش کردن، در صف اوردن، اراستن، میزان کردن، سیر و حرکت کردن، مرتب کردن
... ادامه
715|0
مترادف:1- برافروخته شدن، تندي كردن، خشمگين شدن، خشم گرفتن، غضبناك شدن
2- دگرگون شدن، تغيير كردن، تغيير يافتن
تغيير|تغير , تبديل , تقلب , صرافة , تنويع , سوق ألاوراق المالية , فائض القيمة المستحقة , قطع النقد الصغيرة , غيار من الملابس , تبدل , غير , تبادل , بدل , استبدل , قلب , نوع , إنتقل من , وجه , قرع الأجراس , غير موقفه , صرف ورقة نقدية , يتغير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تغییر کردن" در زبان فارسی به معنای عوض شدن یا دگرگون شدن است. در نوشتار و نگارش صحیح، رعایت برخی قواعد و نکات مهم است:
الفبا و هجی‌نویسی: کلمه "تغییر" به طور صحیح با "تغییر" نوشته می‌شود و نیازی به تغییر در هجی آن نیست. حروف آن به صورت زیر است: "ت"، "غ"، "ی"، "یر".
فعل: "تغییر کردن" یک فعل است و به شکل‌های مختلف می‌تواند صرف شود:
من تغییر می‌کنم
تو تغییر می‌کنی
او تغییر می‌کند
ما تغییر می‌کنیم
شما تغییر می‌کنید
آن‌ها تغییر می‌کنند
نحو: این فعل معمولاً به صورت فعل ترکیبی (فعل + تغییر) استفاده می‌شود. می‌توان به همراه اسم یا صفت هم به کار رود؛ مانند: "تغییر در سبک زندگی".
استفاده صحیح: در نگارش باید به معنی دقیق آن توجه کرد. به عنوان مثال، "تغییر کردن" معمولاً به دگرگونی و تحول اشاره دارد، بنابراین باید در متن‌هایی که نیاز به این معنا دارند به کار رود.
آوردن مفعول: در صورتی که بخواهید به مفعول آن اشاره کنید، میتوانید گفت: "حالت او تغییر کرد" یا "وضعیت اقتصادی کشور تغییر کرد".
با رعایت این نکات، میتوانید استفاده‌های صحیح و بهینه‌ای از کلمه "تغییر کردن" در نگارش‌های خود داشته باشید.
لغت‌نامه دهخدا
واژگان مرتبط: تغییر دادن، عوض کردن، عوض شدن، تبدیل کردن، تعویض کردن، بی ثبات کردن، دگرگون کردن، متنوع ساختن، دور زدن، چرخیدن، گردیدن، سیر کردن، گردش کردن، در صف اوردن، اراستن، میزان کردن، سیر و حرکت کردن، مرتب کردن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر
