جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āšub
riot  |

آشوب

معنی: آشوب . (اِمص ، اِ) (اسم مصدر آشفتن و آشوفتن : آشفتم . بیاشوب ) اختلاف . فتنه . فساد. تباهی :
بفر و هیبت شمشیر تو قرار گرفت
زمانه ای که پرآشوب بود پالاپال .
دقیقی .
وزآن پس چنین گفت افراسیاب
که بد در جهان اندرآمد بخواب
از این پس نه آشوب خیزد نه جنگ
به آبشخور آید گوزن و پلنگ .
فردوسی .
ز آشوب وز جنگ روی زمین
بیاساید و راه جوید بدین .
فردوسی .
وزآن پس پرآشوب گردد جهان
شود نام و آواز او در نهان .
فردوسی .
چنین داد پاسخ [ خسروپرویز را ] ستاره شمر
که بر چرخ گردون نیابی گذر
از این کودک [ شیروی ] آشوب گیرد زمین
نخواند سپاهش بر او آفرین .
فردوسی .
نه کاوس خواهد ز من نیز کین
نه آشوب گیرد سراسر زمین .
فردوسی .
ز هاماوران زآن پس اندیشه کرد
که برخیزد آشوب و جنگ و نبرد.
فردوسی .
بایران هر آنگه که آسود شاه
بهر کشوری برندارد سپاه
بیاید ز هر جای دشمن بکین
پرآشوب گردد سراسر زمین .
فردوسی .
ما را رمه بانیست نه زو در گله آشوب
نه ایمن از او گرگ و نه سگ زو بفغان است .
منوچهری .
نه آشوب گیتی به هنگام تست
که تابد همیدون بدست از نخست .
اسدی .
پس مردمان را مرگ رسول علیه السلام حقیقت شد و غریو و گریستن از آن جمع برخاست و خلاف و آشوب درافتاد تا بسقیفه ٔ بنی ساعده پس از گفت و گوی با ابوبکر بیعت کردند. (مجمل التواریخ ).
ز کفر زلف تو هر حلقه ای ّ و آشوبی
ز سحر چشم تو هر گوشه ای ّ و بیماری .
حافظ.
|| مخفف مایه ٔ آشوب : آشوب قندهار؛ چنانکه گویند فتنه ٔ چین و رشک پری ، غیرت حور و مانند آن : برنائی نوخط، آشوب زنان و فتنه ٔ مردان . (کلیله و دمنه ).
آشوب عقلم آن شبه ٔ عاج مفرش است .
سیدحسن غزنوی .
|| هیاهو. ضوضاء. ضوضا. مشغله . غوغا. شور و غوغا. جلب . جلبه :
چو آشوب برخاست از انجمن
چنین گفت سهراب با پیلتن .
فردوسی .
مرد بیگانه را دید با زن او بهم نشسته ، دشنام و سقط گفت و فتنه و آشوب برخاست . (گلستان ).
مویت رها مکن که چنین درهم اوفتد
کآشوب چین زلف تو در عالم اوفتد.
سعدی .
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
بتماشای تو آشوب قیامت برخاست .
حافظ.
|| خلل . هرج و مرج :
سپاهی نباید که با پیشه ور
بیک روی جویند هر دو هنر...
چو این کار آن جوید آن کار این
پرآشوب گردد سراسر زمین .
فردوسی .
|| اختلال . آشفتگی :
آشوب عقلم آن شبه ٔ عاج مفرش است
نقل امیدم آن شکر پسته پیکر است .
سیدحسن غزنوی .
- آشوب دریا ؛ طغیان . تلاطم . انقلاب . طوفان و آشفتگی آن : مروارید نیکوتر شودبوقت بهار که دریا از آشوب آرام گیرد. (نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی ).
- آشوب کردن بر سر یا دماغ ؛ اختلال زادن در آن :
خیالش چنان بر سر آشوب کرد
که بام دماغش لگدکوب کرد.
سعدی .
|| ازدحام . زحام :
در آن کین و آشوب و دار و بکُش
نه با اسب زور و نه با مرد هُش .
فردوسی .
ببازیچه مشغول مردم شدم
وز آشوب خلق از پدر گم شدم .
سعدی .
بدرجست از آشوب ، دزد دغل
دوان جامه ٔ پارسا در بغل .
سعدی .
|| انقلاب . شورش :
از آشوب گفت آنچه دید و شنید
جوان شد چو برگ گل شنبلید.
فردوسی .
همه شب بدی خوردن آئین او [ فرائین ]
دل مهتران پر شد از کین او...
دل آزرده زو گشت لشکر همه
پرآشوب وپردرد کشور همه .
فردوسی .
بترسم از آشوب بدگوهران
بویژه ز گردان مازندران .
فردوسی .
|| انقلاب هوا. وزش سخت باد. طوفان بادی :
خوش نازکانه می چمی ای شاخ نوبهار
کآشفتگی مبادت از آشوب باد دی .
حافظ.
|| مقابل آرام و سکون :
کنون راهبر باش بهرام را
پرآشوب کن روز آرام را.
فردوسی .
زود از پی آرام پدید آیدآشوب
زود از پی آشوب پدید آید آرام .
قطران .
|| در تداول عوام ، منش گردا. غثیان : دلم آشوب است . || (نف مرخم ) مخفف آشوبنده در کلمات مرکبه از قبیل دل آشوب ، شهرآشوب ، لشکرآشوب و نظایر آن :
عالم افروز بهارا که توئی
لشکرآشوب سوارا که توئی .
خاقانی .
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را.
حافظ.
... ادامه
902 | 0
مترادف: اضطراب، اغتشاش، بلوا، بينظمي، تشويش، جنگ، دعوا، شر، شغب، شورش، شوروغوغا، غوغا، فتنه، فساد، مجادله، ناامني، نزاع، هرج، هرجومرج، هلالوش، هياهو
متضاد: آرامش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) ‹آشو›
مختصات: ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'ASub
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 309
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
riot | tumult , unrest , turbulence , alarm , alarum , commotion , convulsion , disturbance , fury , fuss , misrule , revolution , ruckus , sedition , turbulency , hurly-burly
ترکی
kaos
فرانسوی
chaos
آلمانی
chaos
اسپانیایی
caos
ایتالیایی
caos
عربی
فوضى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "آشوب" در زبان فارسی به معنای بی‌نظمی، هرج و مرج یا اضطراب است. در نگارش و استفاده از این کلمه، توجه به چند نکته مهم است:

  1. نوشتن صحیح: کلمه "آشوب" به همین شکل نوشته می‌شود و باید دقت شود که حروف آن بدون تغییر و به درستی نوشته شوند.

  2. جایگاه در جمله: این کلمه می‌تواند به عنوان اسم (اسم نکره یا معرفه) در جمله به کار رود. مثلاً:

    • "در خیابان‌ها آشوب بود."
    • "آشوبی در دلش شکل گرفت."
  3. قید و صفت: "آشوب" می‌تواند با قیدهای مختلف یا صفت‌ها همراه شود. مثلاً:

    • "آشوب شدید"
    • "آشوب روحی"
  4. ترکیب‌سازی: این کلمه در ترکیب با دیگر کلمات نیز کاربرد دارد. مانند:

    • "آشوب‌گر" (کسی که ایجاد آشوب می‌کند)
    • "آشوب‌زده" (بازیابی فردی که در حال تجربه آشوب است)
  5. استفاده در ادبیات: "آشوب" به‌عنوان یک واژه تصویری، در شعر و ادبیات فارسی نیز کاربرد دارد و ممکن است به حالات احساسی یا اجتماعی اشاره کند.

  6. نکات نگارشی: در نگارش، بهتر است از کلمات و عبارات جانبی به شیوه‌ای استفاده کنید که معنا و مفهوم کلمه "آشوب" را واضح‌تر منتقل کند، و به جملات انسجام و زیبایی ببخشد.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی و به شیوه‌ای مؤثر از کلمه "آشوب" در نوشته‌ها و بیان‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در ادامه چند مثال برای کلمه "آشوب" در جمله آورده‌ام:

  1. در خیابان‌ها، پس از اعلام نتیجه انتخابات، آشوب به پا شد.
  2. وقتی که صدای طوفان به گوش رسید، احساس آشوب در دل همه ایجاد شد.
  3. رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی او همیشه در جمع دوستانش آشوب ایجاد می‌کند.
  4. رسانه‌ها گزارش دادند که برخی از تظاهرات به آشوب کشیده شده است.
  5. در داستان، شخصیت اصلی در بحبوحه‌ای از آشوب‌های داخلی قرار می‌گیرد و مجبور به تصمیم‌گیری‌های دشوار می‌شود.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری