جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×
از نسخه‌ی هوش مصنوعی لام تا کام دیدن فرمایید؛ دنیای جدیدی منتظر شماست! لام تا کام هوشمند

agitator  |

آشوب گر

معنی: آشوب گر. [ گ َ ] (ص مرکب ) فتنه جوی . فتان .
826 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 529
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
agitator | exciter , rioter , troublemaker , the chaos
عربی
المهيج | داعية , مثير الاضطراب السياسي , داعية يستهدف إثارة الشعور , الخضاضة , المزاجة , دعاية وبخاصة للمبادئ اليسارية , المحرض
واژگان مرتبط: اشوبگر، اتش زا، اسباب بهم زدن مایعات، اتش افروز، محرک، برانگیزنده، شورشی، بلواگر، مزاحم

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

آشوب

آشوب . (اِمص ، اِ) (اسم مصدر آشفتن و آشوفتن : آشفتم . بیاشوب ) اختلاف . فتنه . فساد. تباهی : بفر و هیبت

آشوب

آشوب . (اِخ ) تخلص شاعری از متأخرین از مردم طهران ،معاصر صاحب مجمعالفصحاء. نام او ابوالقاسم بوده است . ||

آشوب طلب

آشوب طلب . [ طَ ل َ ] (نف مرکب ) فتنه جو. انقلاب خواه .

آشوب گری

آشوب گری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) فتنه جوئی . فتّانی .

آل و آشوب

آل و آشوب . [ ل ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) هیاهو. هرج و مرج .

دل آشوب

دل آشوب . [ دِ ] (نف مرکب ) دلاشوب . دل آشوبنده . آشوب کننده ٔ دل . آنچه یا آنکه سبب آشوب

جعبه لام تا کام

وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری