جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
443
اطلاعات بیشتر واژه
واژه رخت افکندن
معادل ابجد 1405
تعداد حروف 9
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر رخت افکندن
پخش صوت

رخت افکندن . [ رَ اَ ک َدَ ] (مص مرکب ) کنایه از قرار گرفتن و اقامت کردن . (آنندراج ). مقیم شدن . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). کنایه از مقیم شدن باشد. (از برهان ) (از لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). اقامت گزیدن . سکنی گزیدن . ساکن شدن . مسکن گزیدن :
هر کجا ظلم رخت افکنده ست
مملکت را ز بیخ برکنده ست .
سنایی .
من که در هیچ مقامی نزدم خیمه ٔ انس
پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم .
سعدی .
- رخت افکندن به جایی ؛ کنایه از قرار گرفتن و اقامت کردن . (آنندراج ) :
ستایش تو کنم خویشتن ستوده بوم
که رخت بخت به ناجایگه نیفکندم .
سوزنی .
بر آن می داردم این چاره گر بخت
که عصمت را به بازار افکنم رخت .
امیرخسرو دهلوی (از آنندراج ).
- رخت سفر افکندن در جایی ؛ اقامت کردن درآنجای . از سفر بازآمدن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 31).
- رخت کسی را بر در افکندن ؛ او را از جایی بیرون کردن . کنایه از مستعدمرگ نمودن . به هلاکت دادن . به کشتن دادن :
چرا خون نگریم بر آن تاج و تخت
که دارنده را بر در افکند رخت .
نظامی .
|| عاجز بودن . (ناظم الاطباء). کنایه از عاجز آمدن باشد. (از برهان ). عاجز آمدن . (لغت محلی شوشتر).
cloak
عباءة، قناع، ذريعة، معطف، شملة رداء، أخفى، غطى بعباءة

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

عبارت "رخت افکندن" به معنای ترک کردن کسی یا چیزی و یا قرار دادن امکانات و لوازم زندگی در مکانی جدید است. این اصطلاح بیشتر در متن‌های ادبی و شعر فارسی کاربرد دارد. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این عبارت اشاره می‌شود:

  1. جمله‌بندی:

    • "رخت افکندن" معمولاً در جملات توصیفی یا بلاغی به کار می‌رود. به عنوان مثال: "او رخت افکند و به دیاری دور دست رفت."
  2. فعل:

    • "افکندن" نوعی فعل مضارع است و در جملات زمان گذشته نیز قابل استفاده است. برای مثال: "او رخت خود را افکند و در دل‌های ما جا گرفت."
  3. مفاهیم وابسته:

    • ممکن است این عبارت در کنار واژه‌هایی مانند "سفر"، "دل"، "دوست"، و "عزیز" بیاید و معنی عاطفی و احساسی به خود بگیرد.
  4. نحو و زبان‌شناسی:

    • در این عبارت "رخت" به عنوان مفعول و "افکندن" به عنوان فعل شناخته می‌شوند. نحوه‌ی چینش واژه‌ها اهمیت بالایی در انتقال صحیح معنا دارد.
  5. توجه به زبان ادبی:

    • این عبارت بیشتر در نوشته‌های ادبی استفاده می‌شود؛ بنابراین برای نگارش آن باید به زیبایی و ظرافت زبان فارسی توجه کرد.
  6. پیوند با دیگر عبارات:
    • می‌توان از ترکیبات مشابه استفاده کرد: "دل افکندن"، "سفر افکندن" و... .

در کاربرد این عبارت باید توجه داشت که برای درک بهتر موقعیت و مفهوم آن، از جملات و متون درست استفاده شود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی