جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نوازش کردن . [ ن َ زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) از روی مهربانی دست به سر کسی کشیدن . توسعاً، مهربانی کردن . (یادداشت مؤلف ). نواختن . تفقد کردن . مورد لطف و مرحمت قرار دادن . و نیز رجوع به نواختن و نواخت کردن شود : بدانسان که شاهان نوازش کنند بدان بندگان نیز نازش کنند. فردوسی . نوازش کنون من به افزون کنم زدلْتان غم و ترس بیرون کنم . فردوسی . طایفه ای از لشکر عضدالدوله به خدمت او رفتند و او ایشان را نوازش کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 290). نوازش های بی اندازه کردش همان عهد نخستین تازه کردش . نظامی . فرودآمد به درگاه جهاندار جهاندارش نوازش کرد بسیار. نظامی . بدان را نوازش کن ای نیکمرد که سگ پاس دارد چو نان تو خورد. سعدی . مرا دوباره نوازش کن و کرم فرمای یکی به موجب خدمت یکی به حق کریم . سعدی . || تسلی دادن . (ناظم الاطباء). رجوع به معنی قبلی و نیز رجوع به نوازش شود. fondle, coax, coddle, pet, pat, baby, blandish, canoodle, cuddle, dandle, stroke, fondling, caress ربت، دلل، لاطف ناز ونیاز کردن، چرب زبانی کردن، ریشخند کردن، چاپلوسی کردن، نیم پز کردن، اهسته جوشاندن یا پختن، بادقت زیاد بکاری دست زدن، بناز پروردن، اهسته دست زدن به، چونه زدن، دست نوازش بر سر کسی کشیدن، در اغوش گرفتن، در بستر راحت غنودن، بالا و پایین انداختن، زدن، لمس کردن، سرکش گذاردن
کلمه "نوازش کردن" ترکیبی از یک اسم و یک فعل است. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این ترکیب اشاره میشود:
استفاده صحیح از فعل و اسم:
"نوازش" به عنوان اسم، به معنای لطافت، محبت و آرامش است و "کردن" فعل است که به عمل انجام یک کار اشاره دارد. بنابراین "نوازش کردن" به معنای انجام عمل نوازش است.
ساختار جملات:
در جملاتی که از "نوازش کردن" استفاده میشود، معمولاً فعل در انتهای جمله قرار میگیرد. مثلاً: "او به گربهاش نوازش کرد."
لفظ و املای صحیح:
توجه به املای صحیح و کتبی (نوازش کردن) بسیار مهم است. باید از استفاده نادرست یا تغییر در حرفنگاری پرهیز شود.
استفاده در زمانهای مختلف:
با توجه به نیاز، میتوان "نوازش کردن" را در زمانهای مختلف صرف کرد. به عنوان مثال: "من امروز نوازش کردم" (گذشته)، یا "من در حال نوازش کردن هستم" (مضارع).
نکتههای معنایی:
"نوازش کردن" معمولاً بار مثبت و احساسی دارد و به معنای توجه، عشق یا دوستی است.
استفاده در ادبیات:
این ترکیب در شعر و ادبیات فارسی نیز کاربرد دارد و میتواند به احساسات لطیف یا محبت نسبت به دیگران اشاره کند.
با رعایت این نکات، میتوان به صورت صحیح و مؤثر از کلمه "نوازش کردن" در جملات و متنهای مختلف استفاده کرد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: ناز ونیاز کردن، چرب زبانی کردن، ریشخند کردن، چاپلوسی کردن، نیم پز کردن، اهسته جوشاندن یا پختن، بادقت زیاد بکاری دست زدن، بناز پروردن، اهسته دست زدن به، چونه زدن، دست نوازش بر سر کسی کشیدن، در اغوش گرفتن، در بستر راحت غنودن، بالا و پایین انداختن، زدن، لمس کردن، سرکش گذاردن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر