license
98
1667
100
معنی کلمه برده معنی واژه برده اطلاعات بیشتر واژه
مترادف
1- اسير، بنده، خادم، زرخريد، عبد، عبيد، غلام، كنيز، مملوك
متضاد
آزاد، حر
1- مطيع، گوشبهفرمان
2- هواخواهافراطي
انگلیسی
slave,serf,bondman,bondsman
عربی
عبد، رقيق، الكادح، مستعبد، مستعبد بالأعمال الشاقة، استعبد، كدح
ترکی
köle
فرانسوی
un esclave
آلمانی
ein sklave
اسپانیایی
un esclavo
ایتالیایی
uno schiavo
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "برده" در زبان فارسی به چندین معنا و کاربرد مختلف به کار میرود. در ادامه قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم:
معنا :
"برده" به معنای انسانی است که به طور غیرقانونی و بدون رضایت خودش تحت کنترل و مالکیت فرد دیگری قرار میگیرد.
همچنین در متون ادبی و تاریخی به عنوان نمادی از ضعف یا تسلیم به کار میرود.
نوشتار :
کلمه "برده" به صورت جدا از کلمات دیگر نوشته میشود و نیازی به وصل یا حروفچینی خاص ندارد.
در برخی موارد، "برده" میتواند در قالبهای مصدری نظیر "بردن" استفاده شود.
صرف و نحوهی استفاده :
این کلمه به عنوان اسم، بهعنوان فاعل یا مفعول در جملات به کار میرود. به عنوان مثال:
"او یک برده بود."
"بردهها در زمانهای گذشته به کارهای سخت مشغول بودند."
قواعد نحوی :
"برده" میتواند به عنوان مفعول مستقیم در جملات استفاده شود، مثلاً: "او برده را آزاد کرد."
همچنین میتواند صفت توصیفی باشد، برای مثال: "بردهای که فرار کرد، آزاد شد."
کنایهها و اصطلاحات :
در برخی عبارات و کنایات، ممکن است از "برده" برای بیان وابستگی یا کنترل استفاده شود، مثلاً: "او بردهی دلش است."
استفاده در نوشتههای ادبی :
در ادبیات فارسی، "برده" میتواند بار عاطفی و مفهومی قابل توجهی داشته باشد و در شعر و نثر به موازات مفاهیم آزادی و استبداد به تصویر کشیده شود.
با توجه به این نکات، استفاده صحیح از کلمه "برده" در متنهای مختلف مهم است و باید به معنای آن و تأثیرات فرهنگی و اجتماعیاش توجه شود.
واژه
برده
معادل ابجد
211
تعداد حروف
4
تلفظ
borde
نقش دستوری
اسم
ترکیب
(صفت)
مختصات
(بَ دِ) [ په . ] (ص .)
آواشناسی
barde
الگوی تکیه
WS
شمارگان هجا
2
منبع
فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر
معنی برده پخش صوت
فرهنگ فارسی هوشیار معنی بنده زر خريدمترادف 1- اسير، بنده، خادم، زرخريد، عبد، عبيد، غلام، كنيز، مملوكمتضاد آزاد، حر
1- مطيع، گوشبهفرمان
2- هواخواهافراطي انگلیسی slave,serf,bondman,bondsmanعربی عبد، رقيق، الكادح، مستعبد، مستعبد بالأعمال الشاقة، استعبد، كدحترکی köleفرانسوی un esclaveآلمانی ein sklaveاسپانیایی un esclavoایتالیایی uno schiavoتشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "برده" در زبان فارسی به چندین معنا و کاربرد مختلف به کار میرود. در ادامه قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم:
معنا :
"برده" به معنای انسانی است که به طور غیرقانونی و بدون رضایت خودش تحت کنترل و مالکیت فرد دیگری قرار میگیرد.
همچنین در متون ادبی و تاریخی به عنوان نمادی از ضعف یا تسلیم به کار میرود.
نوشتار :
کلمه "برده" به صورت جدا از کلمات دیگر نوشته میشود و نیازی به وصل یا حروفچینی خاص ندارد.
در برخی موارد، "برده" میتواند در قالبهای مصدری نظیر "بردن" استفاده شود.
صرف و نحوهی استفاده :
این کلمه به عنوان اسم، بهعنوان فاعل یا مفعول در جملات به کار میرود. به عنوان مثال:
"او یک برده بود."
"بردهها در زمانهای گذشته به کارهای سخت مشغول بودند."
قواعد نحوی :
"برده" میتواند به عنوان مفعول مستقیم در جملات استفاده شود، مثلاً: "او برده را آزاد کرد."
همچنین میتواند صفت توصیفی باشد، برای مثال: "بردهای که فرار کرد، آزاد شد."
کنایهها و اصطلاحات :
در برخی عبارات و کنایات، ممکن است از "برده" برای بیان وابستگی یا کنترل استفاده شود، مثلاً: "او بردهی دلش است."
استفاده در نوشتههای ادبی :
در ادبیات فارسی، "برده" میتواند بار عاطفی و مفهومی قابل توجهی داشته باشد و در شعر و نثر به موازات مفاهیم آزادی و استبداد به تصویر کشیده شود.
با توجه به این نکات، استفاده صحیح از کلمه "برده" در متنهای مختلف مهم است و باید به معنای آن و تأثیرات فرهنگی و اجتماعیاش توجه شود.
جعبه لام تا کام وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری