پیاده رو
license
98
1667
100
معنی کلمه پیاده رو
معنی واژه پیاده رو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | sidewalk, pavement, pedestrian, footpath, footer, walk, peripatetic, side walk | ||
عربی | رصيف، رصيف المشاة | ||
مرتبط | سنگ فرش، کف خیابان، عابر پیاده، پایه، گام زن، ولگرد، خیابان، سیر، تفریح، راهرو، راهروی، دوره گرد | ||
واژه | پیاده رو | ||
معادل ابجد | 228 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | ( ~. رُ) (اِمر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پیاده رو | ||
پخش صوت |
هر يکطرف از دو طرف خيابان که مردم پاده از آنجا
آمد وشد ميکنند
sidewalk, pavement, pedestrian, footpath, footer, walk, peripatetic, side walk
رصيف، رصيف المشاة
سنگ فرش، کف خیابان، عابر پیاده، پایه، گام زن، ولگرد، خیابان، سیر، تفریح، راهرو، راهروی، دوره گرد