پیاده روی
license
98
1667
100
معنی کلمه پیاده روی
معنی واژه پیاده روی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hike, hump, pedestrianism, walking | ||
عربی | رفع، تنزه، ارتفع، مشى برجليه، سافر، رحلة مشيا على الاقدام، نزهة طويلة، ارتفاع | ||
مرتبط | گردش، قوز، کوهان، گوژ، برامدگی گرد، ابتذال | ||
واژه | پیاده روی | ||
معادل ابجد | 238 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پیاده روی | ||
پخش صوت |
عمل پياده رو(نده) طي طريق با
پاي خود رفتن بدون مرکب .
hike, hump, pedestrianism, walking
رفع، تنزه، ارتفع، مشى برجليه، سافر، رحلة مشيا على الاقدام، نزهة طويلة، ارتفاع
گردش، قوز، کوهان، گوژ، برامدگی گرد، ابتذال