جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

disembark  |

پیاده شدن

معنی: فرود آمدن از ستور،بزير آمدن از آن،پائين آمدن
320 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~. شُ دَ)(مص ل .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 376
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
disembark | land , alight , descend , getting off
عربی
نزل من السفينة | نزل من بالسفينة , ترجل من مركبة , النزول
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پیاده شدن" به معنای خارج شدن از وسیله نقلیه و ورود به پیاده‌رو یا فضایی غیرمکانیزه است. در نگارش این کلمه و ترکیبات مرتبط با آن، نکات زیر را در نظر بگیرید:

  1. نوشتن صحیح: کلمه "پیاده شدن" به صورت جدا نوشته می‌شود. پیاده و شدن دو واژه مجزا هستند که با هم به این شکل ترکیب شده‌اند.

  2. جمله‌بندی: این کلمه می‌تواند به عنوان فعل در جملات استفاده شود. به عنوان مثال:

    • "ما در توقفگاه پیاده شدیم."
    • "او در ایستگاه پیاده شد."
  3. صرف فعل: فعل "شدن" با توجه به فاعل جمله صرف می‌شود. به عنوان مثال:

    • "من پیاده شدم."
    • "او پیاده شد."
  4. حس مکان: از این کلمه در زمینه‌هایی مانند سفر، حمل و نقل، یا عبور و مرور در خیابان‌ها و معابر استفاده می‌شود.

  5. زبان محاوره و نوشتاری: این عبارت هم در زبان محاوره و هم در متن‌های نوشتاری به کار می‌رود و کاربرد آن در هر دو شکل رسمی و غیررسمی مجاز است.

  6. توجه به هم‌نشینی‌ها: این کلمه معمولاً با واژه‌هایی مانند "اتوبوس"، "تاکسی" و "وسیله نقلیه" هم‌نشینی دارد، مثال:
    • "بعد از رسیدن اتوبوس، مسافران پیاده شدند."

با رعایت این نکات، می‌توانید از ترکیب "پیاده شدن" به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. بعد از رانندگی طولانی، بالاخره در ایستگاه قطار پیاده شدیم و هوای تازه را تنفس کردیم.
  2. او وقتی که به مقصد رسید، با خوشحالی از ماشین پیاده شد و به سمت خانه‌اش رفت.
  3. در میانه‌ی راه، تصمیم به پیاده شدن از اتوبوس گرفتم تا کمی پیاده‌روی کنم و از مناظر لذت ببرم.

واژگان مرتبط: پیاده کردن، از کشتی در اوردن، تخلیه کردن، به خشکی امدن، رسیدن، بزمین نشستن، فرود امدن، تخفیف دادن، فروکش کردن، سرازیر شدن، پایین امدن، نزول کردن، پایین رفتن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری