تمیز
licenseمعنی کلمه تمیز
معنی واژه تمیز
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پاك، پاكيزه، طاهر، طيب، منقح، نظيف | ||
متضاد | كثيف 1- امتياز، بازشناسي، تشخيص، تمييز 2- فراست، هوش 3- بازشناختن 4- فرق گذاشتن، متمايز ساختن | ||
انگلیسی | clean,neat,pure,tidy,spiffy,prim,dapper,dinky | ||
عربی | نظيف، طاهر، قشيب، خال من الأوساخ، خال من العوائق، محب للنظافة، طاهر من وجهة النظر الدينية، نظف، مسح، نظف كليا، سلبه ماله، استهلك، استنفد، رتب، على نحو نظيف، ينظف | ||
ترکی | temiz | ||
فرانسوی | faire le ménage | ||
آلمانی | sauber | ||
اسپانیایی | limpio | ||
ایتالیایی | pulito | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تمیز" در زبان فارسی به معنای «پاک» یا «نظیف» است و از آنجا که یک صفت است، میتواند در جملات مختلف به کار برود. در زیر به چند نکته درباره استفاده و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح از "تمیز" در نوشتار و گفتار کمک کند. | ||
واژه | تمیز | ||
معادل ابجد | 457 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tamiz | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [مٲخوذ از عربی: تمییز] | ||
مختصات | (تَ مَ یُّ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | tamiz | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تمیز | ||
پخش صوت |
جدا شدن، فرق پيدا کردن کلمه "تمیز" در زبان فارسی به معنای «پاک» یا «نظیف» است و از آنجا که یک صفت است، میتواند در جملات مختلف به کار برود. در زیر به چند نکته درباره استفاده و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: محل قرارگیری در جمله: مفرد و جمع: ترکیب با حروف اضافه: قواعد نقطهگذاری: این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح از "تمیز" در نوشتار و گفتار کمک کند.
1- پاك، پاكيزه، طاهر، طيب، منقح، نظيف
كثيف
1- امتياز، بازشناسي، تشخيص، تمييز
2- فراست، هوش
3- بازشناختن
4- فرق گذاشتن، متمايز ساختن
clean,neat,pure,tidy,spiffy,prim,dapper,dinky
نظيف، طاهر، قشيب، خال من الأوساخ، خال من العوائق، محب للنظافة، طاهر من وجهة النظر الدينية، نظف، مسح، نظف كليا، سلبه ماله، استهلك، استنفد، رتب، على نحو نظيف، ينظف
temiz
faire le ménage
sauber
limpio
pulito