تمیز دادن
licenseمعنی کلمه تمیز دادن
معنی واژه تمیز دادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بازشناختن، تشخيص دادن، درك كردن، فهميدن 2- متمايز ساختن، امتياز قايل شدن | ||
عربی | ميز، صنف، إكتسب شهرة، بوب، أبلى بلاء حسن، لحظ الفرق، تميز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "تمیز دادن" در زبان فارسی به معنای مشخص کردن یا تفکیک کردن است و معمولاً در زمینههای مختلف به کار میرود. برای استفاده صحیح از این عبارت و نگارش صحیح آن، میتوان نکات زیر را در نظر گرفت:
به طور کلی، استفاده صحیح از "تمیز دادن" بستگی به سیاق و متن گفتگو یا نوشته شما دارد. | ||
واژه | تمیز دادن | ||
معادل ابجد | 516 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تمیز دادن | ||
پخش صوت |
بازشناختن از يکديگر عبارت "تمیز دادن" در زبان فارسی به معنای مشخص کردن یا تفکیک کردن است و معمولاً در زمینههای مختلف به کار میرود. برای استفاده صحیح از این عبارت و نگارش صحیح آن، میتوان نکات زیر را در نظر گرفت: فعل و مصدر: "تمیز دادن" یک ترکیب فعلی است و میتواند به عنوان فعل در جملات مختلف به کار رود. به عنوان مثال: استفاده در جملات: این عبارت معمولاً به معنای توانایی در تفکیک یا شناسایی دقیق اشیاء، مسائل یا مفاهیم استفاده میشود. رعایت نکات نگارشی: دقت کنید که عبارت "تمیز دادن" باید به صورت صحیح و در متنی که به آن میپردازید، آورده شود. معادلهای فارسی: در بعضی موارد، میتوانید از کلمات یا عبارات مشابه دیگری استفاده کنید که به معنای مشابه اشاره دارند، مانند "تفکیک کردن" یا "تشخیص دادن". به طور کلی، استفاده صحیح از "تمیز دادن" بستگی به سیاق و متن گفتگو یا نوشته شما دارد.
1- بازشناختن، تشخيص دادن، درك كردن، فهميدن
2- متمايز ساختن، امتياز قايل شدن
ميز، صنف، إكتسب شهرة، بوب، أبلى بلاء حسن، لحظ الفرق، تميز