تنزل دادن
license
98
1667
100
معنی کلمه تنزل دادن
معنی واژه تنزل دادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | reduce, degrade, lower, play down | ||
عربی | قلل، نقص، قلص، أضعف، اختصر، اختزل، تجبر، خضع، نزل الرتبة، سحق، هزل، عالج الصورة السلبية، دق، سكت، حال إلى، خفض | ||
مرتبط | کاستن، کم کردن، تقلیل دادن، ساده کردن، تنزل کردن، پست کردن، خفت دادن، تنزل رتبه دادن، منحط کردن، پایین اوردن، کاستن از، تخفیف دادن، فروکش کردن، اخم کردن، اهمیت ندادن، کوچک کردن | ||
واژه | تنزل دادن | ||
معادل ابجد | 546 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تنزل دادن | ||
پخش صوت |
فرود آمدن
reduce, degrade, lower, play down
قلل، نقص، قلص، أضعف، اختصر، اختزل، تجبر، خضع، نزل الرتبة، سحق، هزل، عالج الصورة السلبية، دق، سكت، حال إلى، خفض
کاستن، کم کردن، تقلیل دادن، ساده کردن، تنزل کردن، پست کردن، خفت دادن، تنزل رتبه دادن، منحط کردن، پایین اوردن، کاستن از، تخفیف دادن، فروکش کردن، اخم کردن، اهمیت ندادن، کوچک کردن