جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

perform  |

اجرا کردن

معنی: به کار بستن روان گردانيدن
اندر کردن ورزيدن
(مصدر) روان گردانيدن بکار
انداختن بکار بستن بجريان انداختن .
(مصدر) روان گردانيدن بکار
انداختن بکار بستن بجريان انداختن .
587 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 479
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
perform | execute , enforce , apply , administer , administrate , effect , exert , run

واژگان مرتبط: انجام دادن، بجا آوردن، کردن، نمایش دادن، بازی کردن، اعدام کردن، قانونی کردن، اداره کردن، نواختن، عمل کردن، وادار کردن، مجبور کردن، از پیش بردن، تاکید کردن، بکار بردن، اعمال کردن، درخواست دادن، بکار بستن، درخواست کردن، تقسیم کردن، تهیه کردن، توزیع کردن، تصفیه کردن، وصی، وصایت کردن، نظارت کردن، عملی کردن، نشان دادن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری