حق الناس
licenseمعنی کلمه حق الناس
معنی واژه حق الناس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | right | ||
عربی | صحيحا، تماما، الي اليمين، على نحو صائب، على طول، حق، اليمين، يمين، صواب، عدل، اليد اليمنى، ضربة باليد اليمنى، صحيح، مناسب، سليم، يميني، مستقيم، أيمن، ملائم، قويم، عادل، حقيقي، مضبوط، تمام، أساسي، منصف، معافى، سوي، مصيب على صواب، أفضل، أصلح، صحح، أنصف، عرف كل التفاصيل، نظم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "حق الناس" به معنای حقوق مردم و انسانها است و در زبان فارسی به کار میرود. برای استفاده صحیح و نگارش مناسب این عبارت، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به صورت صحیح از عبارت "حق الناس" در نوشتار فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | حق الناس | ||
معادل ابجد | 250 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | اسم | ||
مختصات | ( ~ُ نُ) [ ع . ] (اِمر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حق الناس | ||
پخش صوت |
حقي است که افراد نسبت عبارت "حق الناس" به معنای حقوق مردم و انسانها است و در زبان فارسی به کار میرود. برای استفاده صحیح و نگارش مناسب این عبارت، میتوان به نکات زیر توجه کرد: جدا نوشتن: عبارت "حق الناس" باید جدا نوشته شود و هر دو واژه باید با حروف کوچک آغاز شوند، مگر اینکه در ابتدای جمله قرار گیرد. استفاده از علامات نگارشی: وقتی عباراتی مانند "حق الناس" در وسط جمله به کار میروند، باید به قواعد نگارشی توجه داشت. در صورتی که نیاز به استفاده از ویرگول، نقطه یا نقطهویرگول باشد، باید به جا و بهطور صحیح از آنها استفاده کرد. توجه به معنای عبارت: "حق الناس" به مفهومی مهم و اخلاقی اشاره دارد، بنابراین استفاده از این عبارت باید با دقت و در context (محتوای) مناسب باشد. با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به صورت صحیح از عبارت "حق الناس" در نوشتار فارسی استفاده کرد.
بيکديگر دارند و بايد رعايت آنها را
بکنند مانند عدم تجاوز به مال و ناموس
و جان يکديگر . حق الناس باين معني
معمولا در معاملات ذکر ميشود
مانند :
حق شفعه حق مضاجعت حق موقوف
عليهم نسبت بوقف و عين موقوفه
حق نفقه عيال و اولاد .
اين نوع حقوق بر دوقسم است :
حقوق قابل انتقال واسقاط حقوق
غير قابل اسقاط و انتقال .
بالجمله رد ودايع و امانات و حفظ
حيثيت و احنرام افراد بمال مردم و احتراز
از غضب اموال مردم و حرق و نهب و اتلاف
آن از حقوق ناس است که قابل عفو و بخشايش
از طرف هدا نيست .
right
صحيحا، تماما، الي اليمين، على نحو صائب، على طول، حق، اليمين، يمين، صواب، عدل، اليد اليمنى، ضربة باليد اليمنى، صحيح، مناسب، سليم، يميني، مستقيم، أيمن، ملائم، قويم، عادل، حقيقي، مضبوط، تمام، أساسي، منصف، معافى، سوي، مصيب على صواب، أفضل، أصلح، صحح، أنصف، عرف كل التفاصيل، نظم