خارج شدن
licenseمعنی کلمه خارج شدن
معنی واژه خارج شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بيرونرفتن 2- درآمدن 3- دررفتن، رانده شدن 4- اوت شدن 5- ترك كردن 6- فراتر رفتن، تجاوز كردن 7- نشت كردن 8- بيرون زدن | ||
انگلیسی | exit, egress, protrude, void, issue, get out | ||
عربی | خروج، مخرج، خرج، رحيل، غادر المسرح، موت | ||
مرتبط | جلو امده بودن، تحمیل کردن، پیش امدن، برامدگی داشتن، باطل شدن، باطل کردن، بی اثر کردن، پوچ کردن، بیرون ریختن، صادر کردن، بیرون آمدن، صادر شدن، انتشار دادن، رواج دادن | ||
واژه | خارج شدن | ||
معادل ابجد | 1158 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | (از خانه ، شهر و غیره .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خارج شدن | ||
پخش صوت |
بيرون شدن فراجستن
(مصدر) - 1 بيرون شدن بيرن رفتن
(از خانه شهر و غيره) .
- 2 ترک کردن (اداره موسسه و غيره) .
1- بيرونرفتن
2- درآمدن
3- دررفتن، رانده شدن
4- اوت شدن
5- ترك كردن
6- فراتر رفتن، تجاوز كردن
7- نشت كردن
8- بيرون زدن
exit, egress, protrude, void, issue, get out
خروج، مخرج، خرج، رحيل، غادر المسرح، موت
جلو امده بودن، تحمیل کردن، پیش امدن، برامدگی داشتن، باطل شدن، باطل کردن، بی اثر کردن، پوچ کردن، بیرون ریختن، صادر کردن، بیرون آمدن، صادر شدن، انتشار دادن، رواج دادن