احیا
licenseمعنی کلمه احیا
معنی واژه احیا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- زندهسازي 2- تهجد، شبزندهداري، مساهرت | ||
انگلیسی | resuscitation,revival,reduction,reclamation,resurrection,vigil,vivification | ||
عربی | إحياء، انتعاش، الإنعاش | ||
ترکی | resüsitasyon | ||
فرانسوی | réanimation | ||
آلمانی | reanimation | ||
اسپانیایی | resucitación | ||
ایتالیایی | rianimazione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "احیا" از نظر قواعد فارسی و نگارشی به نکات زیر مربوط میشود:
همچنین، در نوشتار ادبی و رسمی، توجه به لحن و فضا نیز بسیار حائز اهمیت است. | ||
واژه | احیا | ||
معادل ابجد | 20 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'ahyā | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: احیاء، جمعِ حَیّ] [قدیمی] | ||
آواشناسی | 'ehyA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی احیا | ||
پخش صوت |
جمع : حي . - 1 (صفت اسم) زندگان . کلمه "احیا" از نظر قواعد فارسی و نگارشی به نکات زیر مربوط میشود: معنی و کاربرد: کلمه "احیا" به معنی زنده کردن، بازگرداندن به حالت اول یا احیا کردن چیزی به کار میرود. این واژه معمولاً در زمینههای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و علمی استفاده میشود. به عنوان مثال، "احیای فرهنگ ایرانی" یا "احیای گیاهان". نوشتار: این کلمه به صورت "احیا" و با هشتک باز "ا" نوشته میشود. این کلمه نمیتواند با هیچیک از حروف به گونهای که تلفظ تغییر کند، نوشته شود. صرفونحو: "احیا" به عنوان یک اسم، میتواند با پسوندها ترکیب شود. مثلاً "احیای" به معنای فرآیند احیا یا "احیاء" به معنای افرادی که کار احیا را انجام میدهند. نحوه استفاده در جملات: "احیا" معمولاً بهعنوان اسم در جملات به کار میرود. مثلاً: "احیای اقتصاد نیازمند یک برنامه جامع است." یا "برگزاری این جشنها به احیای سنتهای قدیمی کمک میکند." همچنین، در نوشتار ادبی و رسمی، توجه به لحن و فضا نیز بسیار حائز اهمیت است.
- 2 قبيله ها خاندانها .
1- زندهسازي
2- تهجد، شبزندهداري، مساهرت
resuscitation,revival,reduction,reclamation,resurrection,vigil,vivification
إحياء، انتعاش، الإنعاش
resüsitasyon
réanimation
reanimation
resucitación
rianimazione