احیا شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه احیا شدن
معنی واژه احیا شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | revive, restoring | ||
عربی | أحيا، تعيش، أجج، نشط، إستعاد قوات، إستعاد ذهنيا، إزدهر من جديد، عاد إلى الوعي، أصبح رائج، انتعش، رفع المعنويات، اعادة احياء | ||
مرتبط | زنده شدن، احیا کردن، بهوش اوردن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن | ||
واژه | احیا شدن | ||
معادل ابجد | 374 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی احیا شدن | ||
پخش صوت |
- 1 زنده شدن .
- 2 از سختي شديد رها شدن .
revive, restoring
أحيا، تعيش، أجج، نشط، إستعاد قوات، إستعاد ذهنيا، إزدهر من جديد، عاد إلى الوعي، أصبح رائج، انتعش، رفع المعنويات، اعادة احياء
زنده شدن، احیا کردن، بهوش اوردن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن