احیا کردن
licenseمعنی کلمه احیا کردن
معنی واژه احیا کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | revive, resurrect, resuscitate, reconstruct, vivify | ||
عربی | أحيا، تعيش، أجج، نشط، إستعاد قوات، إستعاد ذهنيا، إزدهر من جديد، عاد إلى الوعي، أصبح رائج، انتعش، رفع المعنويات، اعادة احياء | ||
مرتبط | زنده شدن، احیا شدن، بهوش اوردن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن، زنده کردن، رستاخیز کردن، از نو ساختن، نوسازی کردن، روح دادن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "احیا کردن" در زبان فارسی به معنی زنده کردن، دوباره به وجود آوردن یا احیاء کردن چیزی است. در اینجا به قواعد و نکاتی در مورد استفاده و نگارش این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوان از کلمه «احیا کردن» به درستی و به شیوهای نگارشی صحیح استفاده کرد. | ||
واژه | احیا کردن | ||
معادل ابجد | 294 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی احیا کردن | ||
پخش صوت |
- 1 زنده کردن . کلمه "احیا کردن" در زبان فارسی به معنی زنده کردن، دوباره به وجود آوردن یا احیاء کردن چیزی است. در اینجا به قواعد و نکاتی در مورد استفاده و نگارش این کلمه اشاره میکنم: جدا یا متصل نوشتن: این کلمه به صورت «احیا کردن» نوشته میشود و به هم پیوسته نیست. فعل مرکب: «احیا کردن» یک فعل مرکب است که از «احیا» (اسم) و «کردن» (فعل) تشکیل شده است. صرف فعل: در جملات میتوان این کلمه را صرف کرد: استفاده در جملات: به عنوان مثال: با رعایت این نکات میتوان از کلمه «احیا کردن» به درستی و به شیوهای نگارشی صحیح استفاده کرد.
- 2 آباد کردن از نو به رونق و رواج
آوردن . - 3 از سختي شديد رهايي دادن .
- 4 اکسيد کردن يعني گرفتن و کم کردن
اکسيژن يا کلر و يا ظرفيت يک جسم .
revive, resurrect, resuscitate, reconstruct, vivify
أحيا، تعيش، أجج، نشط، إستعاد قوات، إستعاد ذهنيا، إزدهر من جديد، عاد إلى الوعي، أصبح رائج، انتعش، رفع المعنويات، اعادة احياء
زنده شدن، احیا شدن، بهوش اوردن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن، زنده کردن، رستاخیز کردن، از نو ساختن، نوسازی کردن، روح دادن