دسته بندی
licenseمعنی کلمه دسته بندی
معنی واژه دسته بندی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | رده بندي، طبقه بندي، گروه بندي | ||
انگلیسی | grouping, division, assortment, rating, faction, junta, ordination | ||
عربی | تجمع، جمع، تجمع الشركات، اجتماع، تجمهر، التجميع | ||
مرتبط | گروه بندی، دسته، طبقه بندی، گروهسازی، بخش، تقسیم، لشکر، تفرقه، اختلاف، ترتیب، رتبه، درجه، فرقه، حزب، نفاق، انجمن، انجمن سری، انتصاب، برگماری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دستهبندی" یک کلمه مرکب است که به معنای طبقهبندی یا تقسیمبندی اقلام، اشخاص، یا اطلاعات به گروهها و دستههای مشخص استفاده میشود. در زیر به بررسی قواعد نگارشی و دستوری این کلمه میپردازیم:
با رعایت این قواعد میتوان از کلمه "دستهبندی" به درستی در نوشتار و گفتگو استفاده کرد. | ||
واژه | دسته بندی | ||
معادل ابجد | 535 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | ( ~. بَ)(حامص .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دسته بندی | ||
پخش صوت |
فراهم کردن، بهم پيوستن کلمه "دستهبندی" یک کلمه مرکب است که به معنای طبقهبندی یا تقسیمبندی اقلام، اشخاص، یا اطلاعات به گروهها و دستههای مشخص استفاده میشود. در زیر به بررسی قواعد نگارشی و دستوری این کلمه میپردازیم: نوشتن با خط تیره: این کلمه به صورت "دستهبندی" نوشته میشود، زیرا اولین جز آن (دسته) و دومین جز آن (بندی) در ترکیب به هم مرتبط هستند. استفاده از خط تیره در کلمات مرکب فارسی یک قاعده نگارشی شناخته شده است. معنی و کاربرد: "دستهبندی" به معنای تقسیم و طبقهبندی اطلاعات و اشیاء به گروههایی با ویژگیهای مشترک است. این کلمه در علوم مختلف مانند علوم اجتماعی، آمار، مدیریت و غیره استفاده میشود. جمعسازی: برای جمع بستن "دستهبندی" میتوان از "دستهبندیها" استفاده کرد. صرف و تغییرات: این کلمه میتواند به عنوان فعل نیز در متنها به کار رود (مثل "دستهبندی کردن"). به همین ترتیب، در زمانهای مختلف قابل صرف است. نکات گرامری: با رعایت این قواعد میتوان از کلمه "دستهبندی" به درستی در نوشتار و گفتگو استفاده کرد.
رده بندي، طبقه بندي، گروه بندي
grouping, division, assortment, rating, faction, junta, ordination
تجمع، جمع، تجمع الشركات، اجتماع، تجمهر، التجميع
گروه بندی، دسته، طبقه بندی، گروهسازی، بخش، تقسیم، لشکر، تفرقه، اختلاف، ترتیب، رتبه، درجه، فرقه، حزب، نفاق، انجمن، انجمن سری، انتصاب، برگماری