ستیزه کار
licenseمعنی کلمه ستیزه کار
معنی واژه ستیزه کار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | خودراي، ستيزه جو، تندخو، پرخاشگر، ستيزه گر، سركش، لجوج، نافرمان | ||
متضاد | مطيع، فرمانبر | ||
انگلیسی | working | ||
عربی | عامل، مشغول، مساعد على العمل، خاص بالعمل، تشغيل، تخمر، معاملة، حل مسألة، حفريات بمنجم، عمل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «ستیزهکار» ترکیبی از دو بخش است: «ستیزه» و «کار». در زبان فارسی، قواعد نگارشی و استفاده از واژهها به موارد زیر توجه دارد:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه «ستیزهکار» در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | ستیزه کار | ||
معادل ابجد | 703 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ستیزه کار | ||
پخش صوت |
- 1 جنگجو . - 2 لجوج . کلمه «ستیزهکار» ترکیبی از دو بخش است: «ستیزه» و «کار». در زبان فارسی، قواعد نگارشی و استفاده از واژهها به موارد زیر توجه دارد: نویسهنگاری: این کلمه باید به صورت «ستیزهکار» نوشته شود که نشاندهنده همکاری دو بخش آن است. در اینجا، با استفاده از حرف «-» به وضوح نشان داده میشود که این دو بخش به هم مرتبط هستند. معنی: «ستیزهکار» به فردی اطلاق میشود که در ستیز و مبارزه فعال است؛ به نوعی به شخصی اشاره دارد که درگیر جنگ یا رقابت است. نحو: این کلمه میتواند به عنوان اسم و صفت استفاده شود. برای مثال: جنس: در زبان فارسی، این کلمه به لحاظ جنسیت، هم میتواند به مذکر و هم مؤنث اطلاق شود. جمع: برای جمع بستن این واژه، میتوان به صورت «ستیزهکاران» استفاده کرد. با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه «ستیزهکار» در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
- 3 خشمگين . - 4 متمرد سرکش .
خودراي، ستيزه جو، تندخو، پرخاشگر، ستيزه گر، سركش، لجوج، نافرمان
مطيع، فرمانبر
working
عامل، مشغول، مساعد على العمل، خاص بالعمل، تشغيل، تخمر، معاملة، حل مسألة، حفريات بمنجم، عمل