سوخته
licenseمعنی کلمه سوخته
معنی واژه سوخته
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آتش گرفته، خاكسترشده 2- گداخته 3- محترق 4- بربادرفته 5- باخته، ناكام 6- محنت كشيده، زجركشيده 7- شيفته، شيدا، عاشق 8- سوخته جان، سوخته دل 9- عطش زده، خشك، بي آب (زمين و ) 10- شيره، شيره ترياك، جرم ترياك 11- آفتاب زده، تيره | ||
انگلیسی | burned, scorched, adust | ||
عربی | أحرق | ||
ترکی | yanmış | ||
فرانسوی | brûlé | ||
آلمانی | verbrannt | ||
اسپانیایی | quemado | ||
ایتالیایی | bruciato | ||
مرتبط | بو داده، با حرارت، خشکیده، سوختن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سوخته" در زبان فارسی به عنوان یک اسم و یا صفت استفاده میشود و معانی مختلفی دارد. در زیر به برخی قواعد مرتبط با این کلمه میپردازیم:
توجه به این نکات و قواعد میتواند کمک کننده باشد تا استفاده صحیح و موثری از کلمه "سوخته" داشته باشید. | ||
واژه | سوخته | ||
معادل ابجد | 1071 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | suxte | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
مختصات | (سُ خْ تِ) (ص مف .) | ||
آواشناسی | suxte | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سوخته | ||
پخش صوت |
- 1 هر چيز آتش گرفته محترق کلمه "سوخته" در زبان فارسی به عنوان یک اسم و یا صفت استفاده میشود و معانی مختلفی دارد. در زیر به برخی قواعد مرتبط با این کلمه میپردازیم: نحوه استفاده: صرف و تصریف: قواعد نگارشی: معانی مختلف: توجه به این نکات و قواعد میتواند کمک کننده باشد تا استفاده صحیح و موثری از کلمه "سوخته" داشته باشید.
- 2 آزار کشيده محنت رسيده (از حوادث
دوران عشق) . - 3 لته ورکوي آتش گرفته
که بدان آتش از آتش زنه گيرند حراقه .
- 4 (در عثماني) طالب علم
جمع : سوختگان . - 5 محترق سوختنن .
- 6 ثفل شراب .
1- آتش گرفته، خاكسترشده
2- گداخته
3- محترق
4- بربادرفته
5- باخته، ناكام
6- محنت كشيده، زجركشيده
7- شيفته، شيدا، عاشق
8- سوخته جان، سوخته دل
9- عطش زده، خشك، بي آب (زمين و )
10- شيره، شيره ترياك، جرم ترياك
11- آفتاب زده، تيره
burned, scorched, adust
أحرق
yanmış
brûlé
verbrannt
quemado
bruciato
بو داده، با حرارت، خشکیده، سوختن