ضایع کردن
licenseمعنی کلمه ضایع کردن
معنی واژه ضایع کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | غنيمة، نهب، سلب، تلف، نفايات، خسائر، غنائم، أنقاض، مكاسب، فوائد، دلل، بدد، فسد، تعطل، شوه، قام بأعمال السلب، خرب، كدر، يفسد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ضایع کردن" به معنای از بین بردن، هدر دادن یا نادیده گرفتن چیزی است. برای استفاده درست و نگارش صحیح این عبارت، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از "ضایع کردن" در نگارش و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | ضایع کردن | ||
معادل ابجد | 1155 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | (عا.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ضایع کردن | ||
پخش صوت |
تپاهنيدن تباهاندن پوساندن کلمه "ضایع کردن" به معنای از بین بردن، هدر دادن یا نادیده گرفتن چیزی است. برای استفاده درست و نگارش صحیح این عبارت، میتوان به نکات زیر توجه کرد: جایگاه فعل: "ضایع کردن" به عنوان یک فعل در جملات به کار میرود و باید در زمان و حالت مناسب قرار گیرد. به عنوان مثال: سازگاری با فاعل و مفعول: این فعل معمولاً به فاعل و مفعول نیاز دارد. معمولاً فاعل شخص یا موضوع ضایعکننده و مفعول چیزی است که ضایع میشود: استفاده در جملات منفی: میتوان از این عبارت در جملات منفی هم استفاده کرد. این نوع جملات معمولاً تأکید بیشتری بر ناتوانی یا عدم تمایل به انجام عمل دارند: نگارش صحیح: به لحاظ نگارشی، مطمئن شوید که از علامتهای نگارشی مناسب استفاده کردهاید و جملات به صورت واضح و روشن بیان شوند. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از "ضایع کردن" در نگارش و گفتار خود استفاده کنید.
گند زدن
(مصدر) - 1 تباه کردن نابود کردن .
- 2 فرو گذاشتن بي تيمار گذاشتن .
- 3 مهمل گذاشتن بي کار گذاشتن .
- 4 گم کردن .
غنيمة، نهب، سلب، تلف، نفايات، خسائر، غنائم، أنقاض، مكاسب، فوائد، دلل، بدد، فسد، تعطل، شوه، قام بأعمال السلب، خرب، كدر، يفسد