جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kande]
log  |

کنده

معنی: حفر کردن،
برآوردن خاک زمين را چنانکه گودالي يا دخمه اي يا
خانه اي و مانند آن آماده گردد
330 | 0
مترادف: 1- تنه، چوب، دار، ساقه 2- پاي بند، كند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [پهلوی: kandak]
مختصات: (کُ دِ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: kande
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 79
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
log | block , chump , timber , clog , stub , chunk , bloc , logarithm , stock , kurdish
ترکی
kütük
فرانسوی
souche
آلمانی
stumpf
اسپانیایی
tocón
ایتالیایی
ceppo
عربی
سجل | حطب , قطع الأشجار , دون تفاصيل , سجل طائرة , سجل سفينة , قطعة خشب , اللوغارتم , سجل الأداء , زند الخشب , اللوك جهاز لقياس سرعة السفينة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کنده" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی به کار رود و بسته به زمینه، قواعد نگارشی خاصی دارد. در اینجا به چند نکته اساسی در مورد این کلمه و نحوه استفاده از آن اشاره می‌شود:

  1. معنای کلمه:

    • "کنده" معمولاً به معنای برآمدگی یا تکه‌ای از چوب است که از درخت بریده شده.
    • در معنای مجازی، ممکن است به حالتی از کوتاهی یا کمبود نیز اشاره داشته باشد.
  2. نحوه نگارش:

    • این کلمه به صورت "کَنده" نوشته می‌شود و باید توجه داشت که زحمت لغت‌نامه‌ها و دیکشنری‌ها در بررسی صحیح این کلمه مورد توجه قرار گیرد.
  3. تدریس و فراگیری:

    • در آموزش قواعد نوشتاری، بهتر است معلمین به دانش‌آموزان نشان دهند که کلمه "کنده" چگونه در جملات به کار می‌رود و چه معانی متفاوتی می‌تواند داشته باشد.
  4. کاربرد در جملات:

    • مثال جمله: "ما یک کنده بزرگ در جنگل پیدا کردیم."
    • در جملات دیگر، می‌تواند به صورت توصیفی یا استعاری نیز به کار رود.
  5. نکات نگارشی:
    • اگر "کنده" بخواهد در جملات پیچیده‌تر به کار رود، باید توجه داشت که با صفات و قیدهای مناسب ترکیب شود.
    • استفاده صحیح از ویرگول و دیگر نشانه‌های نگارشی در اطراف این کلمه ممکن است معانی را واضح‌تر کند.

اگر سوالات خاص‌تری دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری در مورد جنبه‌های خاصی از این کلمه دارید، لطفاً بفرمایید!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در باغ، کنده‌ی درختی بزرگ باقی مانده است که به نظر می‌رسد سال‌هاست که دیگر رشد نکرده است.
  2. بچه‌ها با کنده‌های چوبی که در جنگل پیدا کرده بودند، به ساختن سازه‌های جالب مشغول شدند.
  3. در حاشیه‌ی رودخانه، کنده‌ي یک درخت قدیمی به زیبایی طبیعت اضافه کرده است.

واژگان مرتبط: لگاریتم، کارنامه، سرعت سنجکشتی، صورت عملیات، سفرنامهکشتی، بلوک، انسداد، سد، قطعه، کند، تکه بزرگ، الوار، تیر، درخت الواری، صدای خشک، قید، کلوخه، ترمز، پا بند، ته، ته چک، ریشه، ته سیگار، ته سوش، تکه، مقدار قابل توجه، تکه بزرگ یا کلفت و کوتاه، توده، جعبه قرقره، قلنبه، پایه لگاریتم، موجودی، در انبار، سهم، قنداق، سرمایه، کندن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری