اعتراض
license
98
1667
100
معنی کلمه اعتراض
معنی واژه اعتراض
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | انتقاد، ايراد، بازخواست، تعرض، خردهگيري، مواخذه، نكتهگيري، واخواهي | ||
انگلیسی | protest, objection, defiance, protestation, exception, remonstrance, animadversion | ||
عربی | يعترض | ||
ترکی | protesto | ||
فرانسوی | manifestation | ||
آلمانی | protest | ||
اسپانیایی | protesta | ||
ایتالیایی | protesta | ||
مرتبط | پروتست، شکایت، واخواست رسمی، ایراد، مخالفت، عدم توافق، استدلال مخالف، مبارزه طلبی، دعوت به جنگ، بی اعتنایی، واخواهی، اظهار جدی، ادعا، استثنا، استثناء، رد، نکوهش، سرزنش، قوهء اعطراض، تذکر و اعلام خطر، تعیین تقصیر و مجازات نمودن | ||
واژه | اعتراض | ||
معادل ابجد | 1472 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'e'terāz | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (اِمص .) | ||
آواشناسی | 'e'terAz | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اعتراض | ||
پخش صوت |
عيب گرفتن،نکته گيري
انتقاد، ايراد، بازخواست، تعرض، خردهگيري، مواخذه، نكتهگيري، واخواهي
protest, objection, defiance, protestation, exception, remonstrance, animadversion
يعترض
protesto
manifestation
protest
protesta
protesta
پروتست، شکایت، واخواست رسمی، ایراد، مخالفت، عدم توافق، استدلال مخالف، مبارزه طلبی، دعوت به جنگ، بی اعتنایی، واخواهی، اظهار جدی، ادعا، استثنا، استثناء، رد، نکوهش، سرزنش، قوهء اعطراض، تذکر و اعلام خطر، تعیین تقصیر و مجازات نمودن