اعتراض کننده
licenseمعنی کلمه اعتراض کننده
معنی واژه اعتراض کننده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | kicker, demurrer, protester | ||
عربی | كيكر | ||
مرتبط | لگدزن، اعتراض بصلاحیت دادگاه، تقاضای تاخیر در صدور حکم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اعتراض کننده" در زبان فارسی به معنای کسی است که اعتراضی را مطرح میکند. در اینجا به برخی قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
در کل، رعایت قواعد زبانی و توجه به معانی کلمات در ساختار جملهها، به ایجاد متنهای صحیح و قابل فهم کمک میکند. | ||
واژه | اعتراض کننده | ||
معادل ابجد | 1601 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اعتراض کننده | ||
پخش صوت |
- 1 پرخاشگر - 2 واخواه : زبانزد کلمه "اعتراض کننده" در زبان فارسی به معنای کسی است که اعتراضی را مطرح میکند. در اینجا به برخی قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: تفکیک اجزا: کلمه "اعتراض کننده" از دو بخش "اعتراض" و "کننده" تشکیل شده است. "اعتراض" اسم و "کننده" پسوند فعلی است که به اسم، صفت فعلی میدهد. استفاده صحیح در جمله: این کلمه معمولاً به عنوان اسم فاعل به کار میرود. مثال: "اعتراض کننده بر اساس قوانین حق دارد نظرات خود را بیان کند." نقطهگذاری: در نوشتار فارسی، دقت در استفاده از ویرگول، نقطه و سایر نشانهها اهمیت دارد. بهخصوص در جملاتی که کلمه "اعتراض کننده" در آنها به کار میرود، باید توجه کرد که چطور این کلمه در جمله قرار میگیرد. تطابق با سایر اجزای جمله: اگر "اعتراض کننده" در جمله ای به عنوان صفت به کار برود، باید با اسم مورد نظر از نظر جنس و شمار تطابق داشته باشد. مثلاً: "اعتراضکنندگان برای بیان نظرات خود تجمع کردند." در کل، رعایت قواعد زبانی و توجه به معانی کلمات در ساختار جملهها، به ایجاد متنهای صحیح و قابل فهم کمک میکند.
بازرگاني
kicker, demurrer, protester
كيكر
لگدزن، اعتراض بصلاحیت دادگاه، تقاضای تاخیر در صدور حکم