مشغول شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه مشغول شدن
معنی واژه مشغول شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سرگرم شدن 2- درگير شدن، گرفتار شدن | ||
انگلیسی | to get busy | ||
عربی | للانشغال | ||
واژه | مشغول شدن | ||
معادل ابجد | 1730 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مشغول شدن | ||
پخش صوت |
- 1 سر گرم شدن - 2 به کار پرداختن
در کار شدن
(مصدر) بکاري سرگرم شدن اشتغال
ورزيدن در کار شدن : اين بگفتند
و بشراب خوردن مشغول شدند . هرکس
از خود و دوستگانيي بسمک ميدادند
و سمک ميخورد .
1- سرگرم شدن
2- درگير شدن، گرفتار شدن
to get busy
للانشغال