اثر گذاشتن
license
98
1667
100
معنی کلمه اثر گذاشتن
معنی واژه اثر گذاشتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | trace, effect | ||
عربی | أثر، مقدار ضئيل، رسم، مسحة، آثار أقدام، ذراع التوصيل، أحد السيرين، اختطاط، شكل، مكان السباق، خط، وضع خطة، إقتفى أثر، إقتفى أثر عائلته، زخرف، خطط، يتعقب | ||
مرتبط | دنبال کردن، ردیابی کردن، رسم کردن، ترسیم کردن، ضبط کردن | ||
واژه | اثر گذاشتن | ||
معادل ابجد | 2172 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی اثر گذاشتن | ||
پخش صوت |
هناییدن
trace, effect
أثر، مقدار ضئيل، رسم، مسحة، آثار أقدام، ذراع التوصيل، أحد السيرين، اختطاط، شكل، مكان السباق، خط، وضع خطة، إقتفى أثر، إقتفى أثر عائلته، زخرف، خطط، يتعقب
دنبال کردن، ردیابی کردن، رسم کردن، ترسیم کردن، ضبط کردن