بی اثر
licenseمعنی کلمه بی اثر
معنی واژه بی اثر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | ineffective, ineffectual, futile, indifferent, feckless, inactive, trackless, traceless, inefficacious, nude, nugatory, null-and-void | ||
عربی | غير مجد، عاجز، غير ناجح، بدون أثر، باطل، غير كفؤ، غير فعال | ||
مرتبط | غیر موثر، بی فایده، بی نتیجه، بیهوده، باطل، پوچ، خنثی، بی علاقه، بی حال، لا ابالی، لا قید، سست، غیر فعال، بدون فعالیت، تنبل، کساد، ناکنش ور، بی رد پا، بی نشان، بی جاده، بی ریل، بی راهه، بی خاصیت، نا سودمند، برهنه، عریان، لخت، ناچیز، منفی، باطل و بی اثر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «بیاثر» یک واژه مرکب است که از پیشوند «بی» و واژه «اثر» تشکیل شده است. قواعد نگارشی و زبانی پیرامون این کلمه شامل موارد زیر است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «بیاثر» به درستی و به شکل مناسب استفاده کنید. | ||
واژه | بی اثر | ||
معادل ابجد | 713 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی بی اثر | ||
پخش صوت |
ناپیدا کلمه «بیاثر» یک واژه مرکب است که از پیشوند «بی» و واژه «اثر» تشکیل شده است. قواعد نگارشی و زبانی پیرامون این کلمه شامل موارد زیر است: نوشتن بیاثر: پیشوند «بی» به کلمه اصلی «اثر» متصل میشود و در نوشتار باید با یک خط تیره (dash) نوشته شود. بنابراین شکل صحیح آن «بیاثر» است. تلفظ: این واژه به صورت «بیاثر» تلفظ میشود و در آن تاکید به بیشتر بر روی بخش «اثر» است. مفاهیم: «بیاثر» به معنای عدم تأثیر یا عدم نتیجهگیری است. این واژه در متون علمی، ادبی، و روزمره استفاده میشود. ترکیب با دیگر واژهها: «بیاثر» میتواند به عنوان صفت به کار رود و به راحتی میتواند با دیگر واژهها ترکیب شود، مثلاً: «بیاثر بودن»، «حالت بیاثر». با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «بیاثر» به درستی و به شکل مناسب استفاده کنید.
ineffective, ineffectual, futile, indifferent, feckless, inactive, trackless, traceless, inefficacious, nude, nugatory, null-and-void
غير مجد، عاجز، غير ناجح، بدون أثر، باطل، غير كفؤ، غير فعال
غیر موثر، بی فایده، بی نتیجه، بیهوده، باطل، پوچ، خنثی، بی علاقه، بی حال، لا ابالی، لا قید، سست، غیر فعال، بدون فعالیت، تنبل، کساد، ناکنش ور، بی رد پا، بی نشان، بی جاده، بی ریل، بی راهه، بی خاصیت، نا سودمند، برهنه، عریان، لخت، ناچیز، منفی، باطل و بی اثر