ذکر کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه ذکر کردن
معنی واژه ذکر کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | mention, mingle, note, assign, cite, mind, refer, specify, patter | ||
عربی | ذكر، أشار، نوه ب، تذكير، إشارة عابرة، تنويه ب، يذكر | ||
مرتبط | نام بردن، اشاره کردن، ممزوج شدن، امیختن، مخلوط کردن، یادداشت کردن، توجه کردن، تذکاریه یادداشت کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، اختصاص دادن، واگذار کردن، تعیین کردن، گماشتن، ارجاع کردن، گفتن، اتخاذ سند کردن، یاداوری کردن، تذکر دادن، مراقب بودن، مواظبت کردن، ملتفت بودن، مراجعه کردن، منسوب بودن، عطف کردن، بازگشت دادن، رجوع کردن به، مشخص کردن، معین کردن، تیین کردن، معلوم کردن، بطور سریع و رد خواندن | ||
واژه | ذکر کردن | ||
معادل ابجد | 1194 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | (ذِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی ذکر کردن | ||
پخش صوت |
یادکردن
mention, mingle, note, assign, cite, mind, refer, specify, patter
ذكر، أشار، نوه ب، تذكير، إشارة عابرة، تنويه ب، يذكر
نام بردن، اشاره کردن، ممزوج شدن، امیختن، مخلوط کردن، یادداشت کردن، توجه کردن، تذکاریه یادداشت کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، اختصاص دادن، واگذار کردن، تعیین کردن، گماشتن، ارجاع کردن، گفتن، اتخاذ سند کردن، یاداوری کردن، تذکر دادن، مراقب بودن، مواظبت کردن، ملتفت بودن، مراجعه کردن، منسوب بودن، عطف کردن، بازگشت دادن، رجوع کردن به، مشخص کردن، معین کردن، تیین کردن، معلوم کردن، بطور سریع و رد خواندن