انتظار داشتن
licenseمعنی کلمه انتظار داشتن
معنی واژه انتظار داشتن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | expect, envisage, hold forth, anticipate, attend, await, hope, waiting | ||
| عربی | توقع، ترقب، أمل، اعتمد، تنتظر مولودا، تطلع الى، يتوقع | ||
| مرتبط | چشم داشتن، منتظر بودن، حامله بودن، روبرو شدن، در نظر داشتن، در ذهن مجسم کردن، ارائه دادن، پیشنهاد کردن، پیش بینی کردن، پیشدستی کردن، سبقت جستن، جلوانداختن، پیش گرفتن بر، حضور داشتن، رسیدگی کردن، توجه کردن، مواظبت کردن، گوش کردن، منتظر شدن، در کمین نشستن، امیدوار بودن، ارزو داشتن، پشت گرمی داشتن به | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "انتظار داشتن" در زبان فارسی ترکیبی است که به معنای امید و توقع به وقوع یک رویداد یا عمل مورد نظر می‌باشد. برای استفاده صحیح و نگارشی از این ترکیب، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "انتظار داشتن" به شکل درست و مؤثر در نگارش‌های خود استفاده کنید. | ||
| واژه | انتظار داشتن | ||
| معادل ابجد | 2307 | ||
| تعداد حروف | 11 | ||
| منبع | فرهنگ واژه‌های سره | ||
| نمایش تصویر | معنی انتظار داشتن | ||
| پخش صوت | |||
چشم داشتن کلمه "انتظار داشتن" در زبان فارسی ترکیبی است که به معنای امید و توقع به وقوع یک رویداد یا عمل مورد نظر می‌باشد. برای استفاده صحیح و نگارشی از این ترکیب، نکات زیر را در نظر داشته باشید: فعل و اسم: "انتظار" اسم است و "داشتن" فعل. این ترکیب معمولاً به صورت "انتظار داشتن [چیزی]" به کار می‌رود؛ مثلاً: "من انتظار دارم که او به زودی بیاید." زمان فعل: توجه کنید که زمان فعل "داشتن" با توجه به معنای مورد نظر تغییر می‌کند. شما میتوانید از زمان‌های مختلف استفاده کنید: موارد استفاده: این ترکیب می‌تواند در جملات مختلف با معانی متفاوت مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "انتظار داشتن" به شکل درست و مؤثر در نگارش‌های خود استفاده کنید.
expect, envisage, hold forth, anticipate, attend, await, hope, waiting
توقع، ترقب، أمل، اعتمد، تنتظر مولودا، تطلع الى، يتوقع
چشم داشتن، منتظر بودن، حامله بودن، روبرو شدن، در نظر داشتن، در ذهن مجسم کردن، ارائه دادن، پیشنهاد کردن، پیش بینی کردن، پیشدستی کردن، سبقت جستن، جلوانداختن، پیش گرفتن بر، حضور داشتن، رسیدگی کردن، توجه کردن، مواظبت کردن، گوش کردن، منتظر شدن، در کمین نشستن، امیدوار بودن، ارزو داشتن، پشت گرمی داشتن به
