عبور کردن
licenseمعنی کلمه عبور کردن
معنی واژه عبور کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | الصليب، تقاطع، سطر، شارة أو رمز، عبر، قطع، شطب، اجتاز، اعترض، صلح، هجن، تلاقى في الطريق، إنتقل من جانب إلى آخر، متقاطع، متبادل، غاضب، مستعرض، متعارض، نزق، مهجن، غير أمين، معاكس، يعبر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عبور کردن" در زبان فارسی به معنای عبور از یک مکان یا شرایطی به کار میرود. در اینجا برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "عبور کردن" به درستی و به شیوهای نگارشی استفاده کرد. | ||
واژه | عبور کردن | ||
معادل ابجد | 552 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی عبور کردن | ||
پخش صوت |
گذشتن - گذر کردن - ردشدن - گذر کلمه "عبور کردن" در زبان فارسی به معنای عبور از یک مکان یا شرایطی به کار میرود. در اینجا برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم: فعل مرکب: "عبور کردن" یک فعل مرکب است که از یک اسم (عبور) و یک فعل (کردن) تشکیل شده است. در جملهها میتوان از آن بهعنوان یک فعل استفاده کرد. حالتهای مختلف: این فعل میتواند در زمانهای مختلف صرف شود. به عنوان مثال: قید و صفت: میتوان با استفاده از قیدها و صفات مختلف، معنای دقیقتری به جمله داد. مثلاً: مفعول: معمولاً بعد از "عبور کردن" میتوان اسم یا کلمه دیگری به عنوان مفعول بیاوریم: پیشوند و پسوند: این کلمه میتواند با پیشوندها و پسوندهای مختلف ترکیب شود تا معانی جدیدی ایجاد کند، گرچه در حال حاضر "عبور" معمولاً بهصورت مستقل استفاده میشود. با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "عبور کردن" به درستی و به شیوهای نگارشی استفاده کرد.
الصليب، تقاطع، سطر، شارة أو رمز، عبر، قطع، شطب، اجتاز، اعترض، صلح، هجن، تلاقى في الطريق، إنتقل من جانب إلى آخر، متقاطع، متبادل، غاضب، مستعرض، متعارض، نزق، مهجن، غير أمين، معاكس، يعبر