زیر مجموعه ها
نكوهش دنيا
licenseامیرالمومنین (ع) در خطبه 217
و من خطبة له عليه السلام - دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ لَا تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَ لَا يَسْلَمُ نُزَّالُهَا أَحْوَالٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ تَارَاتٌ مُتَصَرِّفَةٌ الْعَيْشُ فِيهَا مَذْمُومٌ وَ الْأَمَانُ مِنْهَا مَعْدُومٌ وَ إِنَّمَا أَهْلُهَا فِيهَا أَغْرَاضٌ مُسْتَهْدَفَةٌ تَرْمِيهِمْ بِسِهَامِهَا وَ تُفْنِيهِمْ بِحِمَامِهَا وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّكُمْ وَ مَا أَنْتُمْ فِيهِ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا عَلَى سَبِيلِ مَنْ قَدْ مَضَى قَبْلَكُمْ مِمَّنْ كَانَ أَطْوَلَ مِنْكُمْ أَعْمَاراً وَ أَعْمَرَ دِيَاراً وَ أَبْعَدَ آثَاراً أَصْبَحَتْ أَصْوَاتُهُمْ هَامِدَةً وَ رِيَاحُهُمْ رَاكِدَةً وَ أَجْسَادُهُمْ بَالِيَةً وَ دِيَارُهُمْ خَالِيَةً وَ آثَارُهُمْ عَافِيَةً فَاسْتَبْدَلُوا بِالْقُصُورِ الْمَشَيَّدَةِ وَ النَّمَارِقِ الْمُمَهَّدَةِ الصُّخُورَ وَ الْأَحْجَارَ الْمُسَنَّدَةَ وَ الْقُبُورَ اللَّاطِئَةَ الْمُلْحَدَةَ الَّتِي قَدْ بُنِيَ بِالْخَرَابِ فِنَاؤُهَا وَ شِيدَ بِالتُّرَابِ بِنَاؤُهَا فَمَحَلُّهَا مُقْتَرِبٌ وَ سَاكِنُهَا مُغْتَرِبٌ بَيْنَ أَهْلِ مَحَلَّةٍ مُوحِشِينَ وَ أَهْلِ فَرَاغٍ مُتَشَاغِلِينَ لَا يَسْتَأْنِسُونَ بِالْأَوْطَانِ وَ لَا يَتَوَاصَلُونَ تَوَاصُلَ الْجِيرَانِ عَلَى مَا بَيْنَهُمْ مِنْ قُرْبِ الْجِوَارِ وَ دُنُوِّ الدَّارِ وَ كَيْفَ يَكُونُ بَيْنَهُمْ تَزَاوُرٌ وَ قَدْ طَحَنَهُمْ بِكَلْكَلِهِ الْبِلَى وَ أَكَلَتْهُمُ الْجَنَادِلُ وَ الثَّرَى وَ كَأَنْ قَدْ صِرْتُمْ إِلَى مَا صَارُوا إِلَيْهِ وَ ارْتَهَنَكُمْ ذَلِكَ الْمَضْجَعُ وَ ضَمَّكُمْ ذَلِكَ الْمُسْتَوْدَعُ فَكَيْفَ بِكُمْ لَوْ تَنَاهَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ وَ بُعْثِرَتِ الْقُبُورُ هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ
امام علی (ع)از خطبههاي آن حضرت است - دنيا خانهاي است فرا گرفته بلا، شناخته به بيوفايي و دغا. نه به يك حال پايدار است، و نه مردم آن از سلامت برخوردار. دگرگوني پذيرد، رنگي دهد و رنگ ديگر گيرد. زندگي در آن ناباب است، و ايمني در آن ناياب، و مردم دنيا نشانههايند، كه آماجشان سازد. تيرهاي خود به آنان افكند و به كام مرگشان در اندازد. و بندگان خدا بدانيد كه شما و آنچه در آنيد، به راه آنان كه پيش از شما بودند روانيد كه زندگانيشان از شما درازتر بود، و خانههاشان بسازتر و يادگارهاشان ديريازتر. كنون آواهاشان نهفته شد، و بادهاشان فرو خفته. تنهاشان فرسوده گرديد، خانههاشان تهي، و نشانههاشان ناپديد. كاخهاي افراشته و بالشهاي انباشته را به جا نهادند، و زير خرسنگها و درون گورهاي به هم چسبيده فتادند، جايي كه آستانهاش را ويراني پايه است، و استواري بنايش را خاك، مايه. جاي آن نزديك است، و باشنده آن دور و به كنار، ميان مردم محلهاي ترسان، به ظاهر آرام و در نهان گرفتار. نه در جايي كه وطن گرفتهاند، انس گيرند و نه چون همسايگان يكديگر را پذيرند. با آن كه نزديك به هم آرميدهاند خانه هم را نديدهاند و چسان يكديگر را ديدار كنند كه فرسودگيشان خرد كرده است، و سنگ و خاك آنان را در كام فرو برده. گويي شما هم به جايي رفتهايد كه آنان رفتهاند، و آن خوابگاه به گروتان برداشته و آن امانت جاي شما را در كنار خود داشته. پس چگونه خواهيد بود اگر كار شما به سر آيد و گورها گشايد «آن هنگام آزموده ميشود هر كس بدانچه پيشاپيش فرستاده، و بازگردانيده ميشوند به سراغ خدا كه مولاي راستين آنهاست و به كارشان نيايد آنچه به دروغ بر ميبافتند.»
اخلاقی