معانی باب های مزید به شرح زیر است:
۱. باب استفعال، بر طلب کردن و درخواست نمودن دلالت می کند.
مثال. اِستَغفَرَ (بر وزن اِستَفعَلَ)، ماضی باب استفعال است. پس ترجمه ی آن، طلب آمرزش کرد، است.
مثال. یَستَرحِمُ (بر وزن یَستَفعِلُ) ، مضارع باب استفعال است. پس ترجمه ی آن، طلب رحمت می کند، است.
۲.۳.۴. باب های افتعال، انفعال، تَفَعّل، بر مُطاوعه یعنی اثرپذیری فعلی، دلالت می کند.و این باب ها، معنای خود را بیشتر در جمله نشان می دهند. و معمولا در جمله، فَ جزایه می اید.
مثال. مَن اِجتَهَدَ فی الحَیاهِ، یَنجح. هرکس در زندگی تلاش کند، موفق می شود.
(در این جمله، فعل اجتهد، بر وزن افتعل، ماضی باب افتعال است، که در معنا، بر اثر و نتیجه ی تلاش دلالت می کند. که ثمره ی آن، موفقیت است.)
مثال. کَسَرَ الطفلُ الزُجاجَهَ فانکَسَرَت.کودک شیشه را شکست، پس شکسته شد.
(در این جمله، فعل اِنکَسَرت، بر وزن انفعل, ماضی باب انفعال است، که در معنا، بر اثر و نتیجه ی شکاندن شیشه دلالت می کند. که ثمره ی آن، شکسته شدن است.)
مثال. عَلَّمَ المعلمُ الطالبَ فَتَعَلَّمَ. معلم به دانش آموز، علم یاد داد، پس علم آموخت.
(در این جمله، فعل تَعَلَّمَ، ماضی باب تفعّل است، که در معنا، بر اثر و نتیجه ی یاد دادن دلالت می کند. که ثمره ی آن، یاد گرفتن است.)
۵. ۶. باب های تَفاعُل و مُفاعَلَه، به معنای باهم دیگر هستند.
مثال. تَفاهُم، مصدر باب تفاعل است، به معنای، همدیگر را فهمیدن.
مثال. مُکاتَبَه، مصدر باب مفاعله، به معنای ، باهم نامه نگاری کردن، است.
۷. ۸. باب های اِفعال و تَفعیل، بر متعدی کردن دلالت می کنند.یعنی فعل، محتاج مفعول می شود.
مثال. جَرَّحتَ. بر وزن فَعَّل ، ماضی باب تفعیل است، یعنی، زخمی کردی. که فعلی متعدی است، زیرا محتاج مفعول است.یعنی می توانیم بگوییم: چه کسی را زخمی کردی?
مثال. اَخرِج. بر وزن اَفعِل، امر باب افعال است. یعنی خارج کن. که فعلی متعدی است، زیرا محتاج مفعول است.یعنی می توانیم بگوییم: چه کسی را زخمی کردکه فعلی متعدی است، زیرا محتاج مفعول است.یعنی می توانیم بگوییم: چه کسی را خارج کن?