شناخت جار و مجرور (مجرور به حرف جر) ، نشانه دارد؛
یعنی هرگاه یکی از حروف جر، شامل: ( فی، الی، علی، ب، مِن، لِ، عن)، قبل از اسم آیند ، ترکیب آن حرف جر با اسم بعدش باهم ( جارو مجرور) است.
و آن کلمه ای که بعد از حرف جر می اید، حرکت حرف اخرش، مجرور می گردد.
اما شناخت مضاف الیه ، نشانه ی خاصی ندارد. جز اینکه می دانیم که مضاف الیه ، حرکت حرف اخرش، مجرور است.
بنابراین نتیجه می گیریم:
هر کلمه ای که حرکت حرف اخرش، مجرور شد، یا (جارو مجرور) است یا ( مضاف الیه).
حال آنکه:
اگر کلمه ای مجرور شد، اگر جار و مجرور نبود، مضاف الیه است.
مثال. طُرِقَ بابُ البَیتِ فی الظهرِ.
ترجمه: درب منزل ، در ظهر کوبیده شد.
در این مثال) حرکت حرف آخر دو کلمه ، مجرور است:
البیتِ، الظهرِ.
قبل از کلمه ی الظهر ، حرف جر فی امده، پس این واژه، جارو مجرور است.
اما قبل از کلمه ی البیت، حرف جر نیامده، پس مضاف الیه است.
...........................................
نکته کنکور۱. اگر حرف جر قبل از اسم اشاره یا ضمیر آید، بازهم جارومجرور داریم. بدون اینکه حرکت حرف آخر کلمه ، مجرور گردد.
مثال. عن هذا. ( حرف جر + اسم اشاره): جارومجرور.
مثال. مِنکَ. ( حرف جر + ضمیر): جارومجرور.
نکته کنکور۲. اگر ضمیری به اسمی بچسبد، آن ضمیر، مضاف الیه است .بدون اینکه حرکت حرف آخر کلمه ، مجرور گردد.
مثال. معلمنا. ( معلم + نا): «نا ، مضاف الیه است.»