پیشانیدار
licenseمعنی کلمه پیشانیدار
معنی واژه پیشانیدار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | forenight | ||
عربی | forenight | ||
ترکی | alın | ||
فرانسوی | front | ||
آلمانی | stirn | ||
اسپانیایی | frente | ||
ایتالیایی | fronte | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پیشانیدار" ترکیبی است که از دو بخش "پیشانی" و "دار" تشکیل شده است. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
با در نظر داشتن این نکات، میتوان از "پیشانیدار" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | پیشانیدار | ||
معادل ابجد | 578 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
تلفظ | pišānidār | ||
ترکیب | (صفت فاعلی) | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی پیشانیدار | ||
پخش صوت |
۱. دارای پیشانی. کلمه "پیشانیدار" ترکیبی است که از دو بخش "پیشانی" و "دار" تشکیل شده است. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد: ترکیب واژه: "پیشانی" به معنای قسمتی از سر است که در جلو قرار دارد و "دار" به معنای داشتن یا برخوردار بودن است. بنابراین "پیشانیدار" به معنای کسی یا چیزی است که پیشانی دارد. نوشتار: طبق قواعد نوشتاری فارسی، حروف "ی" در ترکیبهای متصل، مانند "پیشانیدار"، به صورت میانه اتصال و به شکل "ی" نوشته میشود. در اینجا "ی" به عنوان لینک بین دو بخش استفاده شده است. تکیه و تنوع: این کلمه ممکن است در زمینههای مختلف به کار برود و معانی مختلفی داشته باشد. بنابراین توجه به زمینه استفاده آن ضروری است. علامتگذاری: چون "پیشانیدار" یک واژه مرکب است، باید به صورت یکدست و بدون فاصله نوشته شود. با در نظر داشتن این نکات، میتوان از "پیشانیدار" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
۲. [مجاز] دارای بخت و طالع؛ خوشبخت؛ خوشاقبال.
forenight
forenight
alın
front
stirn
frente
fronte