درخشان کردن
licenseمعنی کلمه درخشان کردن
معنی واژه درخشان کردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1429
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
irradiate | shine
عربی
أشرق | أشع , أنار , تألق , تلوث بالإشعاع , نشر , سطع