بلند پایه
license
98
1667
100
معنی کلمه بلند پایه
معنی واژه بلند پایه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | high, lofty, sublime, long base | ||
عربی | ارتفاع، قمة، فيضان، مرتفع، ثمل، حاسم، حرج، سام رفيع، سعيد، فارع الطولة، لامع، عاليا، بترف، بكل طاقته، عالي | ||
مرتبط | زیاد، عالی، بلند، مرتفع، گزاف، رفیع، بزرگ، ارجمند، والا، برین، عرشی | ||
واژه | بلند پایه | ||
معادل ابجد | 104 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بلند پایه | ||
پخش صوت |
- 1 مرتفع عالي .
- 2 صاحب شان و شوکت .
- 3 برتر از مردم ديگر .
high, lofty, sublime, long base
ارتفاع، قمة، فيضان، مرتفع، ثمل، حاسم، حرج، سام رفيع، سعيد، فارع الطولة، لامع، عاليا، بترف، بكل طاقته، عالي
زیاد، عالی، بلند، مرتفع، گزاف، رفیع، بزرگ، ارجمند، والا، برین، عرشی