جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
307
اطلاعات بیشتر واژه
واژه پایه
معادل ابجد 18
تعداد حروف 4
تلفظ pāye
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم) [پهلوی: pādak]
مختصات (یک پایه یا دو پایه )
آواشناسی pAye
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر پایه
پخش صوت

پله ، پايه ميز، پايه صندلي، پي، بنياد، مرتبه ، درجه
1- اساس، بنيان، بن، پي، ته، شالوده، قاعده 2- اصل، ريشه، مبنا 3- پا، پايين، دامن، دامنه، زير 4- ساق، ساقه 5- پايگاه، جايگاه، درجه، مقام، منصب 6- اشل، رتبه، رتبهاداري 7- اندازه، حد، مقياس، ميزان 8- كلاس 9- كنه 10- 11- ماخذ 12- 13- قايمه، محور
پيكر، نما
base, grade, basis, foundation, stand, ground, mount, leg, pillar, groundwork, root, sill, mounting, rank, cantilever, column, stage, bedrock, pile, radix, stalk, pediment, degree, status, footpath, outrigger, stanchion, fulcrum, fundament, groundsel, headstock, prop, buttress, mark, measure, phase, principium, stratum, thallus, stock
قاعدة، أساس، القاعدة الأساسية، قاعدة جوية، قاعدة بحرية، قاعدة كيمياء، نقطة مركز، الهدف، أساسي، حقير، خسيس، منحط، عامي، غير فصيح، رديء، زائف، لئيم، بنى على أساس
temel
fondation
stiftung
base
fondazione
پایگاه، اساس، بنیاد، مبنا، باز، درجه، نمره، رتبه، درجه بندی، مرحله، بنیان، زمینه، شالوده، پی، موضع، ایستگاه، مقام، توقف، دکه، زمین، خاک، میدان، کوه، تپه، صعود، ترفیع، مقوای عکس، پا، ساق پا، ساق، ران، ستون، رکن، ارکان، جرز، عمود، ریشه، اصل، عنصر، طوفان یا گرداب شدید، آستان، آستان در، سده، سیل، ارایش، اسباب، صف، ردیف، ترتیب، سگدست، صحنه، طبقه، صحنه نمایش، پله، توده، کپه، کومه، مقدار زیاد، منشاء، سرچشمهاولیه، منبع اصلی، بیخ، ساقه، خرام، میله، چیزی شبیه ساقه، سنگ فرش، ارایش سنتوری، مرتبه، سیکل، وضعیت، موقعیت، وضع، حالت، پیاده رو، بست، پاروگیر، تیر دگل قایق، دم طیاره، تیر، حائل، شمع، نگهدار، سایبان یا چادر جلو مغازه، اهرم، نقطه اتکاء، شاهین ترازو، ته، شیخالربیع، بستر، یاتاقان، تکیه، پشتی صندلی وغیره، پشتیبان، شمع پشتیبان دیوار، علامت، مارک، نشانه، نشان، اندازه، اقدام، مقیاس، میزان، مقدار، فاز، صورت، لحاظ، منظر، اصل عمده و اساسی، اس اساس، چینه، قشر، لایه، بدنه گیاه، موجودی، در انبار، سهم، قنداق، سرمایه

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پایه" در زبان فارسی کاربردهای مختلفی دارد و در جمله‌های مختلف معانی متفاوتی می‌تواند داشته باشد. در اینجا به قواعد و نکات نگارشی مربوط به کلمه "پایه" اشاره می‌کنم:

  1. نقطه‌گذاری: کلمه "پایه" در جمله‌های توصیفی و بیانی باید به درستی استفاده شود تا معنا کاملاً متوجه شود. به عنوان مثال:

    • "پایه این ساختمان بسیار مستحکم است."
    • "او پایه‌گذار یک نظریه جدید در علم است."
  2. معانی و کاربردها:

    • "پایه" به معنای زیرساخت یا بنیاد یک چیز (مانند گلدان، ساختمان، اندیشه و غیره) استفاده می‌شود.
    • می‌تواند در ترکیب‌های مختلف نیز به کار رود، مانند "پایه علمی"، "پایه اجتماعی"، "پایه اقتصادی"، و غیره.
  3. ترکیب با پسوندها و پیشوندها:

    • "پایه" می‌تواند با پسوندها و پیشوندهای مختلف ترکیب شود. مثلاً:
      • "پایه‌گذار" (کسی که پایه‌گذاری می‌کند)
      • "پایه‌داده" (چیزی که بر روی پایه‌ای گذاشته شده است)
  4. نکات نگارشی:

    • در نوشتن ترکیبات، توجه به فاصله‌گذاری صحیح بین کلمات ضروری است. برای مثال: "پایه‌گذار" باید به صورت چسبیده نوشته شود.
  5. توجه به جنس و عدد:
    • "پایه" واژه‌ای است که می‌تواند هم مفرد و هم جمع باشد. در حالت جمع، معمولاً می‌گوییم "پایه‌ها".

با استفاده از این نکات، می‌توانید به درستی کلمه "پایه" را در متن‌های خود به کار ببرید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی