سست پیمان
licenseمعنی کلمه سست پیمان
معنی واژه سست پیمان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بدعهد، سست عهد، سست وفا، پيمان شكن، سست پيوند، بي وفا، عهدشكن، عهدگسل | ||
متضاد | سخت پيمان، وفادار، وفامند | ||
انگلیسی | disloyal, perfidious, infidel, unfaithful, low covenant | ||
عربی | خائن، غادر، عاق، غير وفي | ||
مرتبط | بی وفا، ناسپاس، بدقول، بی ایمان، نقض ایمان | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «سستپیمان» در زبان فارسی به معنای فردی است که در عهد و پیمان خود قوی و ثابتقدم نیست و به راحتی وعدههای خود را زیر پا میگذارد. از آنجا که «سست» و «پیمان» با هم ترکیب شدهاند، قواعد خاصی برای نوشتن این کلمه وجود دارد:
اگر به جزییات بیشتری در هر یک از موارد مربوط به کلمه «سستپیمان» نیاز دارید، لطفاً بفرمایید. | ||
واژه | سست پیمان | ||
معادل ابجد | 623 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سست پیمان | ||
پخش صوت |
بي ثبات در عهد و شرط و پيمان شکن کلمه «سستپیمان» در زبان فارسی به معنای فردی است که در عهد و پیمان خود قوی و ثابتقدم نیست و به راحتی وعدههای خود را زیر پا میگذارد. از آنجا که «سست» و «پیمان» با هم ترکیب شدهاند، قواعد خاصی برای نوشتن این کلمه وجود دارد: خطفاصله: در نوشتن کلمات ترکیبی مانند «سستپیمان»، باید از خط فاصله (-) بین دو واژه استفاده کرد. این نشاندهندهی ترکیب دو واژه است و از نظر نگارشی صحیح است. نگارش صحیح: کلمه به صورت «سستپیمان» نوشته میشود و از نظر نگارشی باید توجه شود که شکل واژهها به اثبات رسیده و هماهنگ باشند. تلفظ: این کلمه به صورت «سَستپیمان» تلفظ میشود. در این تلفظ، بر «سَست» تأکید میشود. اگر به جزییات بیشتری در هر یک از موارد مربوط به کلمه «سستپیمان» نیاز دارید، لطفاً بفرمایید.
بدعهد، سست عهد، سست وفا، پيمان شكن، سست پيوند، بي وفا، عهدشكن، عهدگسل
سخت پيمان، وفادار، وفامند
disloyal, perfidious, infidel, unfaithful, low covenant
خائن، غادر، عاق، غير وفي
بی وفا، ناسپاس، بدقول، بی ایمان، نقض ایمان