خدمت کردن
licenseمعنی کلمه خدمت کردن
معنی واژه خدمت کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بندگي كردن، چاكري كردن 2- انجام وظيفه كردن، كار كردن | ||
متضاد | خيانت كردن 1- خدمتگزاربودن 2- تعظيم كردن، كرنش كردن 3- سربازي كردن 4- مراقبت كردن، پرستاري كردن، تيمار كردن | ||
عربی | نفع، قدم خدمة، خدم الجيش، قدم الطعام، ضرب الكرة، إستهل في التنس، جامع البقر، إشتغل خادما، خدم في الكنيسة، ساعد الكاهن، خدم على المائدة، خدم الزبائن، أتم مدة خدمة معينة، زود، خص، استهلال، ضرب الكرة في التنس، تخدم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خدمت کردن" یکی از فعلهای مرکب در زبان فارسی است که به معنای ارائهی خدمات به کسی یا چیزی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید به طرز صحیح و مؤثری از کلمه "خدمت کردن" در جملات خود استفاده کنید. | ||
واژه | خدمت کردن | ||
معادل ابجد | 1318 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی خدمت کردن | ||
پخش صوت |
پیشکاری - دستیاری - نوکری - کارگری کلمه "خدمت کردن" یکی از فعلهای مرکب در زبان فارسی است که به معنای ارائهی خدمات به کسی یا چیزی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، به نکات زیر توجه کنید: استفاده از زمان مناسب: فعل "خدمت کردن" را باید در زمان مناسب (گذشته، حال، آینده) به کار ببرید. به عنوان مثال: فعلهای مرتبط: برای تنوع در نوشتار، میتوانید از مترادفها و فعلهای مرتبط با "خدمت کردن" استفاده کنید، مانند "مدد رساندن"، "دست یاری دادن" و غیره. مفعولپذیری: "خدمت کردن" معمولاً به یک مفعول نیاز دارد، به عنوان مثال: نکات نگارشی: با رعایت این نکات، میتوانید به طرز صحیح و مؤثری از کلمه "خدمت کردن" در جملات خود استفاده کنید.
1- بندگي كردن، چاكري كردن
2- انجام وظيفه كردن، كار كردن
خيانت كردن
1- خدمتگزاربودن
2- تعظيم كردن، كرنش كردن
3- سربازي كردن
4- مراقبت كردن، پرستاري كردن، تيمار كردن
نفع، قدم خدمة، خدم الجيش، قدم الطعام، ضرب الكرة، إستهل في التنس، جامع البقر، إشتغل خادما، خدم في الكنيسة، ساعد الكاهن، خدم على المائدة، خدم الزبائن، أتم مدة خدمة معينة، زود، خص، استهلال، ضرب الكرة في التنس، تخدم