زیر مجموعه ها
در بيان پيشامدها
licenseامیرالمومنین (ع) در خطبه 229
و من خطبة له عليه السلام تختص بذكر الملاحم - أَلَا بِأَبِي وَ أُمِّي هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفَةٌ وَ فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةٌ أَلَا فَتَوَقَّعُوا مَا يَكُونُ مِنْ إِدْبَارِ أُمُورِكُمْ وَ انْقِطَاعِ وُصَلِكُمْ وَ اسْتِعْمَالِ صِغَارِكُمْ ذَاكَ حَيْثُ تَكُونُ ضَرْبَةُ السَّيْفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّهِ ذَاكَ حَيْثُ يَكُونُ الْمُعْطَى أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِي ذَاكَ حَيْثُ تَسْكَرُونَ مِنْ غَيْرِ شَرَابٍ بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِيمِ وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَيْرِ اضْطِرَارٍ وَ تَكْذِبُونَ مِنْ غَيْرِ إِحْرَاجٍ ذَلِكَ إِذَا عَضَّكُمُ الْبَلَاءُ كَمَا يَعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِيرِ مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَ أَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاءَ أَيُّهَا النَّاسُ أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِي تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَيْدِيكُمْ وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَى سُلْطَانِكُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِكُمْ وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلَكُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِيطُوا عَنْ سَنَنِهَا وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِيلِ لَهَا فَقَدْ لَعَمْرِي يَهْلِكُ فِي لَهَبِهَا الْمُؤْمِنُ وَ يَسْلَمُ فِيهَا غَيْرُ الْمُسْلِمِ (إِنَّمَا مَثَلِي بَيْنَكُمْ مَثَلُ السِّرَاجِ فِي الظُّلْمَةِ لِيَسْتَضِيءَ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا فَاسْمَعُوا أَيُّهَا النَّاسُ وَ عُوا وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِكُمْ تَفْهَمُوا)
امام علی (ع)از خطبههاي آن حضرت است - هان بدانيد آنان كه پدر و مادرم فدايشان باد، در شمار كساني هستند كه در آسمان به نامند و در زمين گمنام. هم اكنون پشت كردن كارهاتان را چشم ميداريد و بر بريدن پيوندهاي خويش ديده بگماريد، و بر به كار گماشتن طفلان خردسال، و آن هنگامي است كه آسيب شمشير، مؤمن را آسانتر بود از به دست آوردن درهمي حلال. روزگاري كه پاداش بخشش گيرنده از دهنده بيشتر بود - چه او ستاند تا زنده ماند، و اين دهد امّا حلال از حرام نداند -، آن هنگامي است كه مست شويد امّا نه از ميخوارگي، بلكه از تن آساني و فراخي زندگي، و سوگند خوريد نه از روي بياختياري، و دروغ گوييد نه از راه ناچاري. آن هنگامي است كه بلا شما را چنان گزد، كه دوش شتر را از پالان آسيب رسد. اين رنج چه ديرياز است، و اين اميد چه دور و دراز. اي مردم مهار باركشهايي را كه بار سنگين - گناهان - را ميبرد دست بداريد، و امام حاكم خود را تنها مگذاريد تا از آن پس خود را سرزنش كنيد - و خطاكار بشماريد -. خود را در آتش فتنهاي كه پيشاپيش آن رفتهايد، بي انديشه درميآريد و به يك سو شويد و راه را براي آن خالي بگذاريد، كه به جانم سوگند، با ايمان در شعله آن فتنه تباه گردد، و نامسلمان امان يابد. همانا من ميان شما همانند چراغم در تاريكي، آن كه به تاريكي پاي گذارد از آن چراغ روشني جويد، و سود بردارد. پس اي مردم بشنويد و در دل بگنجانيد، و گوش دل خود را آماده كنيد تا نيك بدانيد.
سیاسیاخلاقیاعتقادیاجتماعیتاریخی